چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

خلیج فارس در گذر تاریخ


خلیج فارس در گذر تاریخ

پس از درگذشت کریم خان زند نفوذ ایران در خلیج فارس رفته رفته کاهش یافت و با روی کار آمدن آقامحمدخان قاجار دولت ایران در خلیج فارس نظم و انسجام نسبی به دست آورد

پس از درگذشت کریم‌خان‌زند نفوذ ایران در خلیج فارس رفته‌رفته کاهش یافت و با روی کار آمدن آقامحمدخان قاجار دولت ایران در خلیج فارس نظم و انسجام نسبی به دست آورد. دزدان دریایی به ویژه جواسم در ۱۷۸۰ میلادی جزیره قشم و سپس بندر لنگه را تصرف کردند و همین قبیله به کشتی‌های هند شرقی حمله‌ور شدند تا اینکه دولت انگلیس ناوگان مجهزی از بمبئی به خلیج فارس فرستاد و به مرکز جواسم حمله کرده، آنها را نابود و کشتی‌شان را از بین برد و پس از مذاکرات طولانی قرارداد صلحی در ۱۸۲۰ میلادی بین انگلیسی‌ها و متجاسرین امضا شد و انگلیسی‌ها قراردادهای دیگری درباره منع خرید و فروش و حمل برده و مبارزه با قاچاق و اسلحه با اعراب ساکن حاشیه جنوب خلیج فارس (کشورهای متصالح) منعقد کرده و کم‌کم این قبیل قراردادها در سال‌های بعد صورت تحت‌الحمایگی پیدا کرد. بطوری که شیوخ خلیج فارس اجازه هیچ‌گونه ارتباط با هیچ یک از کشورهای دیگر را نداشتند مگر به اذن دولت انگلستان و حتی در مسائل داخلی نیز نظرات نمایندگان سیاسی انگلیس در این سرزمین‌ها حاکم بود و از این زمان به بعد نفوذ سیاسی و نظامی انگلستان را بیش از هر زمان دیگری در خلیج فارس شاهد هستیم.

از اتفاقات مهم، حمله انگلیسی‌ها به جزیره خارک در زمان محمدشاه قاجار است. محمدشاه به تحریک روس‌ها به هرات حمله کرد و این امر به شدت مورد اعتراض انگلیسی‌ها واقع شد و به دنبال آن انگلستان در ۱۸۳۸ میلادی به خارک حمله و آنجا را تصرف کرد. تا اینکه شاه قاجار در ۱۸۴۲ مجبور به تخلیه هرات شد و در ۱۸۵۶ مقارن سلطنت ناصرالدین‌شاه بار دیگر بر سر قضیه هرات بین ایران و انگلستان اختلاف بروز کرد و مجددا جزیره خارک و سپس بوشهر، خرمشهر و چند نقطه دیگر توسط انگلیسی‌ها به تصرف درآمد و در نهایت منجر به قرارداد پاریس شد و به موجب آن دولت ایران متعهد شد به هیچ وجه در امور افغانستان دخالت نکند و رابطه دولت‌های ایران و انگلیس رو به بهبود گذاشت.

شایان ذکر است در زمان صدارت امیرکبیر دولت ایران به فکر ایجاد نیروی دریایی قوی افتاد اما با قتل امیرکبیر این فکر هم در نطفه خفه شد. چند سال بعد ناصرالدین شاه مبادرت به خرید دو فروند کشتی از آلمانی‌ها کرد (به نام‌های شوش و پرسپولیس) که اولی وظیفه حمل مسافر و کالا در رود کارون و دومی وظیفه مراقبت از بنادر ایران را داشت. (قابل ذکر است که ایران هرگز دارای یک نیروی دریایی کارآمد و موثر که بتواند تعیین‌کننده سیاست و تامین امنیت در خلیج فارس باشد، نبود.) در دوران رضاشاه هم، تیمورتاش وزیر مقتدر دربار وقت به دستور شاه یادداشت‌هایی درباره ادعای حاکمیت ایران بر جزایر ابوموسی و تنب‌ها برای دولت انگلیس فرستاد اما انگلیسی‌ها عملا اعتنایی نکردند و در جزیره ابوموسی یک مامور هندی مراقب رفت و آمد کشتی‌ها بود و پرچم انگلستان در آن جزیره افراشته بود و یک چراغ دریایی برای راهنمایی کشتی‌ها در آنجا داشتند.

در زمان محمدرضا شاه هم انگلیسی‌ها با ترفند به بحرین استقلال بخشیدند و پس از مذاکره طولانی در لندن و تهران با حضور سرویلیام لیوس، نماینده سیاسی اسبق انگلیس در بحرین، با شیخ خالد، حاکم شارجه یادداشت تفاهم مبادله کردند که چنانچه بسته نمی‌شد از لحاظ حقوقی بهتر بود.

در پایان ناگزیر هستم به خاطره‌یی اشاره کنم. در اوایل انقلاب اسلامی ایران و در زمان نخست‌وزیری مهندس مهدی بازرگان، مدت کوتاهی دکتر کریم سنجابی، وزیر امور خارجه شد و آقای احمد سلامتیان به سمت معاونت سیاسی وزارتخانه منصوب شد. روزی بنده را خواست و دستور داد، گزارشی درباره دایره÷ المعارف خلیج فارس، برای وزیر تهیه کنم.

سمت من در آن موقع دبیری شورای خلیج فارس بود. شرحی در این‌باره نوشتم که مربوط به سوابق تاریخی خلیج فارس توسط دانشگاه جورج تون امریکا و عده‌یی از خاورشناسان امریکایی و اروپایی به هزینه دولت ایران دایرةالمعارفی تهیه و در برابر نام جعلی خلیج عربی که کشورهای عربی به راه انداخته بودند، منتشر بشود که با همکاری دکتر کاترل، رییس دانشگاه جورج تون و نظارت دکتر ابراهیم تیموری، سفیر وقت ایران در ابوظبی این فرهنگ آماده شده بود و با هزینه قریب به هر جلد یک میلیون دلار قرار بود منتشر شود و جلد اول آن به طبع رسیده بود. در پایان گزارش تاکید کرده بودم در برابر تبلیغات سو و واهی بعضی از کشورهای عربی که نام این خلیج به صورت جعلی (عربی) است در حالی که طبق اسناد و مدارک قطعی، نام خلیج فارس بیش از ۲۵۰۰ سال است در تمام نقشه‌های معتبر عالم و فرهنگ‌های جغرافیایی مندرج است و انتشار این دایره÷‌المعارف از ضروریات است.

آقای سلامتیان چند روز بعد مرا خواست و در حالی که یکی از مشاوران وزیر خارجه آقای اردلان هم کنار او نشسته بود، گزارش مذکور را به من مسترد کرد و دستور داد همین امروز به سفارت ایران در واشنگتن دستور تلگرافی رمز بفرستید که این دایرةالمعارف خلیج فارس را خمیر کنند! پاسخ دادم اولا آقای دکتر سنجابی، وزیر خارجه بطوری که مشاهده می‌کنم دستوری روی این گزارش صادر نکرده‌اند. ثانیا نظر من این است که این دستور برخلاف مصلحت کشور است زیرا هم زیان مالی شدیدی به دولت ایران وارد می‌شود و هم اینکه چرا در جواب عرب‌ها و تبلیغات سویی که در باب نام جعلی این خلیج برپا کرده‌اند، کوتاه بیاییم و سکوت کنیم؟ سلامتیان به اردلان رو کرد و گفت ببینید که چگونه ماموران سیا (مرکز اطلاعات سیاسی امریکا) نان به یکدیگر قرض می‌دهند.

این لحن گستاخانه سبب شد تا با آشفتگی و عصبانیت پاسخ دهم آقای سلامتیان من عضو سیا و هیچ سازمان دیگری نیستم، و شما حق ندارید توهین کنید و اطمینان می‌دهم به دستور من چنین دستور تلگرافی خلافی علیه مصالح کشور تهیه نخواهد شد و خارج شدم. و تا عزل سلامتیان دیگر او را ندیدم و تا امروز دلیل منطقی برای چنین دستور خلافی پیدا نکرده‌ام.

مجید مهران رفاهی