جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

پسر ایران از مادرش بی خبر است


پسر ایران از مادرش بی خبر است

در این زمانه پرآشوب، آسان اما نارواست فراموش کردن اتفاقاتی که جزئی از ما و درون ما هستند. فردیتهای روحی که در وجود زنده به تمام و کمال رخنه می کنند و به یک باره متبلور می شوند.تاکیداتی …

در این زمانه پرآشوب، آسان اما نارواست فراموش کردن اتفاقاتی که جزئی از ما و درون ما هستند. فردیتهای روحی که در وجود زنده به تمام و کمال رخنه می کنند و به یک باره متبلور می شوند.تاکیداتی که بعضی اوقات در فراسوی ذهن خلاق یک هنرمند پرورش می یابند و زاییده می شوند. "آهو خردمند" بانوی هنرمند ایرانی که مدتهاست همه ما با هنرهای این هنرمند، به خوبی آشنا هستیم و اما یک باره او هنری را به نمایش می گذارد که کم با گذشته پربار هنری اش تفاوت دارد. گالری شیرین برای نخستین بار میزبان نقاشی های بانوی هنر سینما و تئاتر بود.آهو خردمند تعدادی از آثار خود را به نمایش گذارد و به گفته خود ایشان:«من هیچ ادعایی در مقابل نقاشان ندارم.» اما با کمی تامل در آثار وی می توانیم به پیچیدگیهای ذهنی و درونی او برسیم.

از تکرار عنصر خط و فرم در یکدیگر، یک وحدت خاص ذهنی را می بینیم که قابل تفهیم و تفسیر است. میل مفرط او به ردپای قلم موی نازک و ظریفش، چرخ و تاب فرمهای سیاه و سفیدش بر پرده های نقاشی و رهایی و سیالی در قلم گذاری و از همه مهمتر که خاصه نقاشی هایش است، همنشینی با التهابات و نیروهای نهفته درونی که برروی تابلوهایش و آثار وی به اوج می رسد. آثار آهو خردمند می تواند پلانی از زندگی روزمره ما باشد با میزانسنی متفاوت که خود تجربه سالها هنر این بانوی هنرمند است. او بناها و معماری ها را با وجود کثرت آدمها به جنبش واداشته وبا توان نقاشانه نقش های خود این باور را پدید آورده که می توان مضامین اکسپرسیونیسم را تا مرز چشم اندازها و صحنه های روزمره تعدیل کرد. نقاش و نقاشی یکی شده اند تا باور کنیم که دغدغه های ذهنی ما گاهی واقعی هستند که می توانند ما را از سیاه راه ها به ملکوت راهنمایی کنند. هنرمند در آثارش می فهماند که ترمیم زمان با زخم و خراش ممتد و پیاپی امکان پذیر است و این می تواند باری گران باشد بر دوش انسان هایی که به دلیل ذهن های تو در تو از آن غافل شده اند و چه خوب خردمند این را به تصویر درآورده است. پس زمینه و تجربه هنرمند این امکان را برایش فراهم آورده که حتی در اوج برانگیختگی حسی نقاشی هایش، تمامی فیگورها و سایه ها هرکدام حامل داستانی و روایتی باشند که چشم مخاطب را در تمام اثر به حرکت درمی آورد و به دنبال کشف اتفاقاتی است که برای این انسانها رقم خورده است. برخی از آنها سایه ای و بعضی دیگر... و حتی شاهد چهره هایی با گریم هستیم. رنگ و لعابی که برای پوشش درون آنها به عاریت داده شده است.

نقاش در سیر و سیاحتی صادقانه و سرشار از معنا کوشیده است و با قلم موی نازک خود جسم عظیم ذهن را به پویایی رهنمون کرده و تا اعماق دغدغه های ذهن فرو برده است. او راوی همه وقایعی است که در سال های ارزشمند هنریش پشت سرگذاشته و به راستی آهو خردمند از پس این مهم به خوبی برآمده است. با حساسیت فراوان همنشین خطوط و اشکال ساده شده است که بیانی پرالتهاب را می رساند. از سر همرهی با نقاش می توان به جزئیاتی که از نقاشی ها گرفته شده اشاره ای داشت: شاید یک فیلم سینمایی زیبا در تمام نود دقیقه همه را بتواند میخکوب کند، اما الزامی نیست که هر پلان مجزا بتواند بیننده را جذب کند و همان لذتی را داشته باشد که دیدن یک فیلم کامل. همه ما به انتظار نمایشگاههای بعدی این بانوی هنرمند، دفترچه خاطرات چهاردهه هنر او را برگ برگ ورق می زنیم.

نویسنده : مژگان قدوسی