چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

هدف آفرینش انسان


هدف آفرینش انسان

قرآن مجید و روایات اهل بیت علیهم السلام در زمینه هدف آفرینش انسان نکات و لطایف و اشارات و حکمت هایی دارند که انسان از درک و فهم آن ها لذت می برد و علاقه مند می شود که خود را با آن حقایق ملکوتی و واقعیات معنوی که همه ارزش انسان به آنهاست هماهنگ کند

قرآن مجید و روایات اهل بیت (علیهم السلام) در زمینه هدف آفرینش انسان نکات و لطایف و اشارات و حکمت هایی دارند که انسان از درک و فهم آن ها لذت می برد و علاقه مند می شود که خود را با آن حقایق ملکوتی و واقعیات معنوی که همه ارزش انسان به آنهاست هماهنگ کند.

قرآن مجید تبدیل شدن خاک مرده را به اراده و قدرت خدا به صورت انسان که کارگاهی عظیم و کارخانه ای کم نظیر و منبع انواع استعدادها و مستعد اشرف موجودات شدن و گل سرسبد آفرینش گردیدن است برای چهار هدف مقدس و والا می داند :

۱) کسب معرفت و دانشی گسترده به گستردگی آسمان ها و زمین و ایام و اوقات(۱) .

۲) تحصیل عبادت و بندگی ، برای رسیدن به رضایت حق و رضوان الهی و حیات جاوید و پرنعمت آخرت(۲) .

۳) آراسته شدن به نیکوترین و زیباترین عمل در همه ی زمینه های زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی(۳) .

۴) رسیدن به رحمت الهیه و غرق شدن در الطاف و عنایات حضرت حق و آرمیدن در سایه ی توجه پروردگار مهربان(۴) .

روایات هم بعد از قرآن به زیباترین صورت به این معنا اشاره کرده اند ; از جمله روایتی است که صدوق از امام به حق ناطق حضرت جعفر صادق (علیه السلام) در کتاب باارزش علل الشرایع نقل می کند :

جعفر بن محمد بن عمارهٔ عن أبیه قال : « سألتُ الصادقَ جعفرَ بن محمد (علیه السلام)فَقُلتُ له : لِمَ خلقَ اللهُ الخَلق » ؟ فقال : « إنّ اللهَ تبارَکَ وتَعالی لَم یَخلُقْ خَلقَه عَبَثاًوَلم یَترُکهُم سُدیً ، بَل خَلَقَهُم لاِظهار قُدرَتِهِ وَلَیکَلّفَهُم طاعَتَه ، فَیَستَوْجِبوا بِذلک رِضوانَه ; وَما خَلَقَهُم لِیَجلِبَ مِنهم مَنفَعهًٔ ، وَلا لِیَدفَع بِهِم مَضرّهًٔ ، بل خَلَقَهُم لِینفَعَهُم وَیوصِلَهم إلی نعیمِ الأبد »(۵) .

جعفر بن عماره از پدرش روایت می کند که گفت : « از حضرت صادق (علیه السلام)پرسیدم خدا انسان ها را برای چه هدفی آفرید » ؟ امام فرمود : « خدای بزرگ انسان را بیهوده نیافرید و باطل و بی جهت وا نگذاشت ، بلکه برای اظهار قدرتش آفرید و برای این که طاعتش را به آنان تکلیف کند ، در نتیجه به خاطر طاعتش مستوجب رضایتش شوند ; و آنان را نیافرید تا از جانب آنان منفعتی جلب کند و زیان و خسارتی دفع نماید ، بلکه آنان را آفرید تا سودی به آنان رساند و ایشان را به نعمت های ابد برساند » .

آری ، وجود مقدسی که جامع همه ی کمالات است ، بیهوده کاری و عمل باطل و عبث در پیشگاهش راه ندارد . ما هر موجودی را که به دقت و تأمّل مورد مطالعه قرار دهیم او را جلوه ای از صفات حضرت حق می بینیم .

شما به دقت خود را بنگرید ، می یابید که همه ی وجود شما ظهور قدرت وحکمت وعدالت و رحمت و بارئیت و مصوریت و خالقیت و بصیرت و علم خداست.

آری ، در تمام زوایای وجود ما اسما و صفات خدا دیده می شود ، و اگر غیر از این بود ، یا نبودیم و یا به صورتی ناقص و عیب دار قدم به عرصه ی هستی می گذاشتیم .

بر ما واجب است که پرده ی غفلت از چشم دل به یکسو زنیم و هر حجاب شیطانی را از جان و قلب خود کنار نهیم و با کمک عقل و آیات حق و راهنمایی پیامبران و امامان به خود نظر کنیم تا بیابیم که ما خلیفه ی حق و نایب مناب خدا و افق طلوع صفات و اسماییم .

انسان مطلع الفجر اسمای حق

اگر پوشش گناه هم چون خیمه ای سیاه ما را فرا نگرفته بود ، اگر هوای نفس در وجود ما جا خوش نکرده بود ، اگر ما دچار خواب غفلت و بی خبری نبودیم ، اگر فطرت و وجدان ما از اسارت شهوات آزاد بود ، اگر همه ی استعدادهای خود را در طاعت ربّ و خدمت به خلق به کار گرفته بودیم ، هر صاحب بصیرت و صاحب نفسی ما را مطلع الفجر صفات و اسمای محبوب می دید ، چنان که پیامبر بزرگ فرمود : مَن رَآنی فَقَد رَأَی الحقّ(۶) . هرکس مرا دید به تحقیق حق را دیده است .

آری ، کسی که وجودش از هر عیب و نقصی مبرّاست و از هر گناهی پاک و پاکیزه است و کمترین نشانه ای از نشانه های شیطان و هوای نفس در او نیست ، خلیفه ی واقعی حق است و چون به او بنگرند گویا به حق نگریسته اند .

(وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلاَ تُبْصِرُونَ)(۷) . (همه آیات و نشانه های حق) در خود شماست ، آیا با چشم بصیرت نمی نگرید ؟

او از هرکسی به انسان نزدیک تر است . او به انسان از همه ی آشنایان آشناتر است . او لحظه ای از انسان غایب و غافل نیست . او در همه ی زمینه ها به انسان توجه دارد و مواظب و مراقب انسان است ، چنان که به همه ی این حقایق در قرآن اشاره فرموده است :

(وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ)(۸) . و ما از رگ گردن به او نزدیک تریم .

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوق همین جاست بیایید بیایید

معشوق تو همسایه ی دیوار به دیوار

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

گر صورت بی صورت معشوق ببینید

هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید

یک بار از این خانه بر این بام برآیید

آن خانه لطیف است نشان هاش بگفتید

از خواجه ی آن خانه نشانی بنمایید(۹)

جان جانان با شماست ، معشوق عاشقان با شماست ، محبوب محبان ، انیس شاکران ، جلیس ذاکران ، آشناترین آشنایان با شماست ، شما کجا می گردید و دنبال که هستید و می خواهید دل ناآرام با چه کسی ، و با چه چیزی آرام گیرد ؟!

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد

آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

بی دلی در همه احوال خدا با او بود

او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد(۱۰)

حیات ما و قیام ما و روزی ما و تداوم زندگی ما و دنیا و آخرت ما همه و همه از اوست .

(اللهُ لاَ إلَهَ إلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیّوم . . .)(۱۱) . الله خدایی است که هیچ خدایی جز او نیست ، زنده و پاینده است . . .

در هر صورت ما مجموعه ای از صفات حق و جلوه ی اسمای اوییم ، و عبث کاری و بازی گری در آفرینش ما وجود ندارد . سراسر وجود ما و همه ی ذرات هستی ما حق است و هر جزئی از اجزای ما جلوه ای از قدرت و دانش و بصیرت و عدالت و حکمت است . و به همین خاطر در قرآن مجید از وجود ما تعبیر به احسن تقویم(۱۲) شده و پس از خلقت ما حضرت حق به خودش گفت : (فَتَبَارَکَ اللهُ اَحْسَنَ الخَالِقِینَ)(۱۳) .

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: خدای متعال انسان ها را به بازی گری نیافریده و باطل و بی جهت وانگذاشته ; بلکه آنان را برای نمایان کردن قدرتش آفرید ، و برای این که طاعتش را به آنان تکلیف کند ، و به این خاطر مستوجب رضای او شوند . آنان را نیافرید تا از سویشان سودی نصیب خود کند و زیانی را دفع نماید ، بلکه آفریدشان تا به آنان سود رساند و به نعیم ابد برساند(۱۴) .

تکلیف نمودن طاعت و ارائه کردن عبادت به انسان برای این بوده که انسان علاوه بر جمال ظاهر به جمال باطن آرایش یابد ، و همه ی زیبایی های معنوی در او پدیدار گردد ، و در باطن خود چهره ای چون چهره ی فرشتگان پیدا کند ، و بلکه از هر زیبایی زیباتر گردد ، تا دیده ی هر صاحب دیده ای را از تماشای زیبایی اش خیره نماید .

قلم طاعت و عبادت که از جانب زیبای مطلق به انسان داده شده برای این است که انسان با اراده و اختیار خودش به وسیله ی آن قلم خود را مشاطه گری نماید ، و چهره ی باطن را بیاراید و آن چنان به آراسته نمودن خود بپردازد که ملکوتیان را نه با یک دل ، بلکه با صد دل عاشق و شیفته و شیوای خود کند .

از برکت این آراستگی و زیبایی لایق مقام قرب زیبای مطلق شود . به پیشگاه رضای محبوب راه یابد و در سایه ی رحمت و لطف او سر سفره ی نعیم ابد بنشیند و از لذت های مادی و معنوی آخرت بهره مند گردد .

آری ، خاک مرده را به اراده ی خود تبدیل به انسانی زنده کرد تا این گونه به او سود بخشد و وی را به نعمت های ابد خود برساند .

کسی که آفرینش خود را عبث و بیهوده بداند ، خدا را از بچه ای که در کوچه ها با دیگر بچه ها خاک بازی می کند و با بازی با خاک ، آن را به شکل های گوناگون در می آورد نپخته تر و بی دانش تر به حساب آورده ، و از این طریق مُهر کفر و ناسپاسی بر قلب خود زده و درونش را به اغواگری و وسوسه های شیطانی آلوده و نجس کرده است .

۱ ـ (اللهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوَات وَمِنَ الاَْرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الاَْمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ عَلَی کُلِّ شَیء قَدِیرٌ وَأَنَّ اللهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیء عِلْمَاً) طلاق (۶۵) : ۱۲ .

۲ ـ (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِْنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ) ذاریات (۵۱) : ۵۶ .

۳ ـ (تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیء قَدِیرٌ) ملک (۶۷) : ۱ .

۴ ـ (إِلاَّ مَن رَحِمَ رَبُّکَ وَلِذلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَهُٔ رَبِّکَ لاََمْلاََنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِٔ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ) هود (۱۱) : ۱۱۹ .

۵ ـ علل الشرایع : ۱ / ۹ ، باب ۹ ، حدیث ۲ ; بحار الانوار : ۸ / ۳۱۳ ، باب ۱۵ ، حدیث ۲ .

۶ ـ بحار الانوار : ۵۸ / ۲۳۴ ، باب ۴۵ .

۷ ـ ذاریات (۵۱) : ۲۱ .

۸ ـ ق (۵۰) : ۱۶ .

۹ ـ مولوی ، دیوان شمس ، شماره ی ۶۴۸ .

۱۰ ـ حافظ شیرازی ، دیوان اشعار .

۱۱ ـ بقره (۲) : ۲۵۵ .

۱۲ ـ (وَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیم) تین (۹۵) : ۴ .

۱۳ ـ مؤمنون (۲۳) : ۱۴ .

۱۴ ـ محمد بن زکریا الجوهری ، قال : حدثنا جعفر بن محمد بن عمارهٔ عن أبیه ، قال : سألت الصادق جعفر بن محمد (علیهما السلام) ، فقلت له : لم خلق الله الخلق ، فقال : إن الله تبارک وتعالی لم یخلق خلقه عبثا ولم یترکهم سدی بل خلقهم لإظهار قدرته ولیکلفهم طاعته فیستوجبوا بذلک رضوانه وما خلقهم لیجلب منهم منفعهٔ ولا لیدفع بهم مضرهٔ بل خلقهم لینفعهم ویوصلهم إلی نعیم الأبد .

علل الشرایع : ۱ / ۹ ، باب ۹ ، حدیث ۲ ; بحار الانوار : ۸ / ۳۱۳ ، باب ۱۵ ، حدیث ۲ .

پایگاه استاد حسین انصاریان

منبع: کتاب زیباییهای اخلاق