دلایل پذیرش احمدی نژاد در جبهه اصولگرایان و مردم

انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری باعث شد که یافته های مردم و دیدگاههایشان بازتر شود

مسلم است در سالهای اخیر مردم اطلاعاتی در مورد نوع حاکمیت جامعه بدست آوردند که نشان از این داشت که مردم مدیریت کشور را بر اساس الگوی پذیرفته شده از جانب امام ورهبری ارزیابی نمی کردند.

برخی بدعت ها و لغزش ها را در بین مسئولین جاری می دیدند که نه برای نظام شایسته می پنداشتند و نه برای سامانه سیاسی،بنابراین به تدریج این مسائل تبدیل به یک باور جمعی شد که باید تغییری در روند چند سال گذشته ایجاد شود که در این زمینه نقش مقام معظم رهبری مؤثر بود.

بحث هایی که ایشان از چند سال پیش در مورد خواص جامعه می فرمودندو عبرت های عاشورا، بحث فساد اقتصادی و اینکه اگر قرار باشد جامعه رو به انحطاط برود ابتدا نخبگان آن جامعه دچار لغزش می شوند و بعد آنها جامعه را به انحطاط می کشانند و به ویژه بحث های ایشان در مورد نخبگان جامعه، مردم را به این فکر واداشت که مصادیق آن را در جامعه پیدا کنند واین مصادیق گرچه دور از دسترس نبودند، ولی اطاعت و فعالیت های ریز آنها برای مردم روشن نبود.

انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری باعث شد که یافته های مردم و دیدگاههایشان بازتر شود.

مشاهده می شود که انتخاباتی که امکان تأمل و تفکر را در میان مردم برانگیخت زمینه رشد را در میان مردم بیشتر کرد و این اولین انتخاباتی بود که این امکان را برای مردم ایجاد کرد که فارغ از تبلیغات احزاب ، در مورد کاندیداها تحقیق کنند و خود مردم دارای قدرت تشخیص باشند و موجب شد که مردم نسبت به همۀ گروه های ساسی نوعی بی اعتمادی داشته باشند که این خود ناشی از عملکرد خود گروه ها در دوره های گذشته بود در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری این بی اعتمادی ناشی از این بود که مردم امکان مطالعه را روی این گروه های مرجع به صورت مستقل از منابع گروه ها داشتند و عملکرد رسانه ملی در این زمینه تعیین کننده ارزیابی می شود که به صورت برابر و بی طرفانه همه امکانات خود را در اختیار نامزدها قرار داد تا امکان تأمل مردم در مورد اظهارات و شعارهای کاندیداها را فراهم کند و تا حدودی نقش پول و سرمایه را در انتخابات دورۀ نهم رئیس جمهوری بی اثر کرد .

از این رو وقتی چنین پدیده ای در انتخابات نهم جای خود را باز کرده کسانی که پیشتوانه های قوی سیاسی و اقتصادی نداشتند، امکان جذب آرای مردم را پیدا کردند. تجلی پیدا کردن خواست تاریخی مردم گاهی عرصه ای برای ظهور و بروز پیدا می کند و گاهی هم این عرصه را نمی یابد.

موقعی عرصه برای عناصری در فرهنگ بومی و از طرف دیگر وابستگی آنها به فرهنگ شیعی و اسلامی چند اصل را می خواهند هر موقع فردی را مطابق با این خواسته پیدا کرده اند، اقبال عمومی به آن نموده اند این اصول عبارتند از:

۱) دینمداری، یعنی مردم دنبال دولتمردانی می گردند که دینمدار باشند. همواره ملت ما به این دینمدارها اعتماد بیشتری کرده است حتی آنهایی که رفتارهای اجتماعی شان دچار اختلال های رفتاری و مشکلاتی است به دینمدارها اعتماد بیشتری دارند تا به کسی که رفتار غیردینی دارد.

۲) عدالت محور بودن در همه زمینه ها چه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی چه عدالت اخلاقی و رفتاری، عدالت فقط در بعد اقتصادی برای ما مطرح نیست. این خواست نهادینه شده تاریخی جامعه است. هر کجا که احساس کند فرد عدالت محوری وجود دارد، سراغ او می رود. حتی اقبالش به انتخابات این گونه است فرد هر کجا احساس بکند که قرار است تحولی در راستای عدالت محوری و دینمداری صورت بگیرد تمام و کمال در صحنه حاضر می شود هر کجا هم که احساس بکند این گونه نیست، حضورش در صحنه کم می شود. حال می خواهد انتخابات، رقابتی باشد یا نباشد، تعدد افراد باشد یا نباشد.

۳) خدمت رسانی یعنی هر وقت احساس بکند که فردی بر اساس دو اصل دینمداری و عدالت محوری می خواهد خدمت رسانی داشته باشد به او رجوع می کند از این رو آنچه که در انتخابات نهم اتفاق افتاد تجلی و ظهور این معنویت بود رشد معنویت تفاوت دارد با آنچه در انتخابات صورت گرفته و می گیرد.

رشد معنویت ما کی اتفاق می افتد؟ خلأهای ما کی پر می شود؟ زمانی که دولتی داشته باشیم که بر اساس این موازین حرکت می کند مثل زمان شهید رجایی موقعی که دوستی این گونه استقرار پیدا می کند سریعاً آن رشد معنویت خودش را نشان می دهد جامعه هم به سرعت جلو می رود ولی هر گاه احساس بکند که دولتمردانش این گونه نیستند، خلأ معنویت در جامعه ملاحظه می شود و احساس می شود که سیر نزولی طی می شود. پیام دورۀ انتخابات نهم ریاست جمهوری هم همین بود اینکه نگاهشان به احمدی نژاد به عنوان فردی است که گرچه احزاب به دنبالش نبوده و نیستند، قلم های ثروت دنبالش نبوده و نیست، از قدرت تبلیغات برخوردار نبود اما قابل اعتماد بوده و هست.

دکترسیدجمال علوی سنگ چشمه