سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
تحولات اجتماعی و انقلاب در اندیشه های فقهی سیاسی امام خمینی
در میان عواملی که موجبات دگرگونی و تحول را در جوامع انسانی پدید آوردهاند، تحولات اجتماعی و بویژه انقلاب، از جایگاه خاصی برخوردارند . به کلام دیگر، گرچه عواملی چون فرایند صنعتی شدن و رشد تجارت، ظهور دولتهای ملی، تحولات دولت در اروپا، ... در بروز تغییرات و تحولات خاص در صحنه حیات اجتماعی انسان نقش داشتهاند، اما انقلابهای اجتماعی بدلیل ارائه " الگوهای متمایز در زمینه تغییرات سیاسی و اجتماعی" کاملا برجسته و قابل توجه میباشند . بر این اساس می توان گفت که گرچه انقلابهای اجتماعی به ندرت شکل میگیرند، اما با این وصف از رخدادهای مهم و نافذ در صحنه تاریخ محسوب میشوند . بویژه از این زاویه که انقلابهای اجتماعی فراتر از عرصه ملی، باعث رشد الگوها، اندیشهها و خواستهای بزرگ بینالمللی گردیدهاند، این مهم در رابطه با کشورهائی که از نظر جغرافیای سیاسی (ژئوپلتیک) و فضای ایفای نقش نافذ در محیط جغرافیایی از موقعیت تعیین کنندهای برخوردارند، حساستر جلوه مینماید . ۱
انقلابها صرف نظر از ویژگی عامی که به عنوان یک گسستگی تاریخی دارند، مستقیما گویای دورهای هستند که گروههای مردم اهداف مورد نظر خود را دنبال مینمایند و در این بین، دلایل و انگیزههایی که آنان را وامی دارد نسبتبه تفاوت (اجتناب ناپذیر) نیات و نتایج اقدامات خود دستبه کار شوند، مدخلیتی ندارد . آنان به قلمرو سیاست و نیز به قلمروی تعلق دارند که تصمیمات سیاسی در آن بی اهمیت است . عامل اقدام و تصمیمگیری آگاهانه را نمی توان از این تحلیل کنار گذاشت، هرچند هم استراتژیهای انقلاب و هم (بویژه) استراتژیهای ضد انقلاب (شاید به دلیل قدرت بیشتری که در کنترل دارند) گرایش به مبالغه در مورد دامنه آن دارند . ۲
در نظر برخی از تحلیلگران این حوزه، فهم مناسب انقلابهای اجتماعی نیازمند سه نکته اصلی میباشد: در درجه اول، تحلیلگر به طور غیر اختیاری به علل و فرایند آنها میپردازد، گرچه تمامی تحلیلها به نحو اختیاری به چگونگی رخدادها و انقلابها میپردازند; در درجه دوم، انقلابهای اجتماعی نمیتوانند بدون در نظر گرفتن تحولات تاریخی و ساختار بینالملل تبیین و تفسیر شوند; و در نهایت، برای تبیین علل و فرایندهای انقلابهای اجتماعی، دولتها به عنوان سازمانهای اداری و لشگری در نظر گرفته میشوند . ۳
نظریههای کلاسیک در تبیین چگونگی وقوع بسیج و پیدایی وضعیت انقلابی، در قالب پنج عرصه نظریه پردازی یا چشم انداز تئوریک (نظری) جای گرفتهاند: نظریه مبارزه طبقاتی (مارکس)، نظریه، همبستگی اجتماعی (دورکهایم)، نظریه کازیرما و جنبش اجتماعی (وبر)، نظریه رئالیسم یا واقعگرایی سیاسی (پاره تو) و بالاخره نظریه روانشناختی خردگرایانه (دوتوکویل) . ۴
برخی از تحلیلگران، متعاقب نظریههای پیشگفته به عنوان نسل اول نظریههای انقلاب اجتماعی (که در پی توصیف انقلابهای بزرگ و شناسایی الگوهایی به مثابه مشخصههای احتمالی تمامی انقلابها بودهاند)، نظریات مبتنی بر "انگارههای نوسازی" (به عنوان علت وقوع انقلاب و زمان وقوع آن را) به عنوان دومین نسل از مباحث نظری معطوف به تحولات انقلابی قلمداد کرده و در همین راستا به "رهیافتهای ساختاری" که در صدد ابعاد توضیحی نوینی چون ساختارهای دولت، فشارهای بینالمللی، جامعه دهقانی، نیروهای مسلح و رفتار نخبگان میباشند، به عنوان سومین نسل نظریات مزبور مینگرند . ۵طیف دیگری از اندیشهورزان این حوزه، به سه نسل فوق، نسل چهارمی از نظریههای انقلاب را نیز افزودهاند که کمتر دعوی نظریهپردازی داشته و به عرضه الگوهایی برای انقلابهای خاص بسنده کردهاند . به زعم طیف مزبور، این نسل از نظریهها با فراتر رفتن از ساختارگرایی محض، توجه خود را به عوامل علی متعددی چون: توسعه ناموازن سرمایهداری، زوال اقتصادی ناگهانی، شرایط بسیجسیاسی و فرهنگهای سیاسی مخالفان، بحرانهای نوسازی و ائتلافهای ناشی از آن، نقش دولت و سرکوبگری آن، ایدئولوژی و مبانی فرهنگی اعتراض سیاسی و شرایط مساعد و گشایش در نظام جهانی، معطوف کردهاند . ۶
مسلما هر یک از نظریهها و دیدگاههای تحلیلی که مورد اشاره قرار گرفت، میتواند نقطه اتکای منطقی و مشخصی برای ارزیابی دقیق تحولات اجتماعی و بویژه مقوله انقلاب محسوب شود; و در واقع هر یک از اعتبار خاصی در این عرصه مطالعاتی برخوردار میباشد . از آنجا که محور اصلی این مقال، اندیشههای فقهی - سیاسی حضرت امام و جایگاه مقولات تحول اجتماعی و بویژه انقلاب در این حوزه اندیشهای است، لذا طرح نگرشهای نظری پیش گفته، تنها در هنگامی از مجوز منطقی روش شناسانه برخوردار خواهد بود که ترسیم نوعی تحلیل مقایسهای میان نظریات مزبور و فضای کلی اندیشهورزی حضرت امام هدف قرار گیرد . از آنجا که تحقق این مهم محتاج فرصتخاصی فراتر از مقاله حاضر میباشد، راقم در چارچوب بحثحاضر تنها به ارائه چارچوبی کلی از نوع برداشت امام راحل از مقوله پیش گفته بسنده مینماید .
● "جامعه" در فضای اندیشهورزی امام
از آنجا که بستر هر نوع تحول اجتماعی، جامعه میباشد، لذا مناسب است که به عنوان مدخلی بر مبحث تحولات اجتماعی و انقلاب، ابتدا بطور مختصر با جایگاه مفهوم جامعه در اندیشههای امام آشنا شویم:
در ابتدا باید توجه داشت که نوع برداشتحضرت امام از جامعه، متاثر از یافتههای بنیادین ایشان در مورد نظام هستی است، به سخن دیگر، ایشان به جامعه به عنوان مقولهای در طول "مراتب هستی شناسانه خدا محور" توجه مینمایند، لذا به زعم حضرتش سعادت و کمال یابی جامعه نیز به عنوان حد آرمانی هر نوع نگرش اجتماعی، تنها در سایه باورها و قوانین الهی امکان تحقق خواهد یافت:
"سعادت و کمال انسان و جوامع، تنها در گرو اطاعت از قوانین الهی است که توسط انبیا ابلاغ شده است"۷
البته باید توجه داشت که در نظر ایشان رابطه قوانین الهی و جوامع بشری، رابطهای پویا و حیات بخش بوده و در کنار ضرورت تبعیت پذیری جوامع از قوانین مزبور، باید به جوهره پویای فرامین الهی بویژه اسلام نیز در زمینه ساماندهی به جامعه توجه نمود:
"مذهب اسلام از هنگام ظهورش متعرض نظامهای حاکم در جامعه بوده است و خود دارای سیستم و نظام خاص اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است" ۸
چنین برداشتی ا ز جامعه و ضرورت حاکمیت ارزشهای الهی بر آن، عملا سیاستبه عنوان فن و هنر مدیریت جامعه را به حوزهای خاص میکشاند، حوزهای که منحصرا در اختیار انبیا الهی، اولیا علمای اسلام خواهد بود . ۹
نکته مهم این است که به رغم حاکمیت مولفههای هستی شناسانه خدامحور پیشگفته در نوع نگرش امام نسبتبه جامعه، به سهولت میتوان نشانههایی از فرضیههای اساسی مطروحه در باب عناصر و اجزای تشکیل دهنده جامعه را در این عرصه از برداشتهای ایشان مشاهده کرد . از جمله اینکه حضرتش بر اهمیت روابط متقابل میان افراد جامعه وقوف داشته و آن را تعیین کننده میدانستند . ۱۰در این راستا ایشان جامعه را مجموعهای به هم پیوسته از مفاهیم و ادراکات متقابل تلقی مینمایند که در عین حال، کلیتی متمایز از افراد تشکیل دهنده خود میباشد . بدین ترتیب در نظر امام گرچه جامعه روحی قاهر و منکوب کننده تلقی نمیشود، اما دارای تاثیرات و عملکردی مستقل از حوزه اراده فردی است . بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که در نظر حضرتش منطق حیات جمعی پذیرفته شده است . ۱۱
در همین راستا میتوان مبحث چگونگی تقدم مصالح فرد و جامعه نسبتبه یکدیگر را پیش کشید . در این مورد، حضرت امام جامعه را از جهت ارزشی مقدم بر فرد دانسته و با تاکید بر نقش تعیین کننده تعالیم و رفتار پیامبران الهی در این زمینه، میفرمایند:
"تمام انبیا از صدر بشر و بشریت ... برای این بود که جامعه را اصلاح کنند و فرد را فدای جامعه میکردند . ما فردی بالاتر از خود انبیا نداریم، ما فرد بالاتر از ائمه علیهمالسلام نداریم، این فردها خودشان را فدا کردند برای جامعه ... " . ۱۲
علاوه بر این، حضرت امام برای جامعه نوی فضیلت عقلانی نیز قائل میباشد، یعنی آن ویژگی که همواره اندیشهورزانی چون افلاطون تا ماکیاول، در پیطرح و اثبات آن بودند و میکوشیدند که برای حیات جامعه، نوعی کمال فکری و مصونیت از اشتباه را در نظر گیرند . نکته مزبور در اندیشههای امام این گونه نموده است:
"آرا عمومی نمیشود خطا بکند . یک وقتیکی میخواهد یک کاری بکند اشتباه میکند، یک وقتیک مملکتسیمیلیونی نمیشود اشتباه بکند، ... قهرا اشتباه در سی میلیون جمعیت نخواهد شد" . ۱۳
بدین ترتیب ایشان علاوه بر آنکه از بعد عملی (نه روحی و ماهوی) حیات مستقلی را برای جامعه میپذیرند، نوعی کمال تاریخی را نیز برای جامعه به عنوان حیات کل قائل میباشند . ۱۴
در پایان این بحث ذکر این نکته مفید است که به رغم تمامی ظرایف موجود در اندیشههای امام در باب جامعه، به عنوان یک برداشت کلی به نظر میرسد که جامعه در پارادایم توحیدی امام، باز تولید جامعهشناختی اصل فلسفی "وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت "میباشد . در واقع نظریه جامعه شناختی - امام تنها جامعه توحیدی را به رسمیت میشناسد که منحصرا بر محور توجه به خداوند و پرهیز از هرج و مرج شکل گرفته است و اگرچه سلسله مراتب خاصی را در فضای کلان ساختار قدرت تجربه مینماید، از مقصدی واحد یعنی "مقصد الهی "برخوردار است .
● تحول اجتماعی و انقلاب در اندیشههای امام
دیدگاهها و برداشتهای حضرت امام در زمینه تحولات اجتماعی و مقوله انقلاب سیاسی، از جمله محورهایی میباشد که در فرازهای متفاوت و متنوعی و در قالبهای پیام، سخنرانی، ... از سوی حضرت ایشان مورد توجه قرار گرفته است . از آنجا که گستره تذکرها و نکات روشنگر ایشان در این مورد بسیار گسترده است، در این قسمت از بحثسعی خواهد شد که براساس تقسیمبندی محورها براساس موضوعات کلی، مساله مورد نظر در سطوح مختلف تحلیلی مورد توجه قرار گیرد:
اول ) زمینهها و علل بروز تغییر و تحول اجتماعی
- عنایات الهی ، زمینه ساز تحول اجتماعی; ۱۵
- تضعیف مبانی مذهبی جامعه; ۱۶
- به انحراف کشاندن باورهای فرهنگی جامعه و ترویج فساد میان اقشار مردم; ۱۷
- اشاعه ظلم نسبتبه جامعه و ترویج تبعیض میان مردم; ۱۸
- شکلگیری بیداری و آگاهی میان اقشار جامعه نسبتبه مفاسد و سؤ رفتار دولت; ۱۹
- شرایط نامناسب اقتصادی و در نهایت قطببندی اقتصادی جامعه و اشاعه بیعدالتی; ۲۰
- وابستگی به قدرتهای خارجی، بویژه در چهره نهادینه شدن فرهنگ و مضامین استعماری در جامعه; ۲۱
دوم) ساز و کارها و روشهای لازم برای اعمال تحول اجتماعی
- بیان احکام الهی و تبلیغ تعالیم اسلام در جهت تعمیق آگاهی و باور در مورد ضرورت مقابله با قدرتهای سیاسی منحرف در جامعه; ۲۲
- بهرهبرداری از مراسم و شعائر مذهبی در جهت مقابله با رژیم طاغوت; ۲۳
- استفاده بهینه از اصل امر به معروف و نهی از منکر; ۲۴
- افشاگری در زمینه مفاسد رژیم حاکم; ۲۵
- توسل به ابزارهایی چون تظاهرات، اعتصاب، اعتراض دستجمعی یا هر طریق مبارزه منفی بر علیه سیاستهای دولت جائر و در نهایت (در صورت ضرورت) توسل به نبرد مسلحانه; ۲۶
- ضرورت وحدت کلمه و انسجام در میان اقشار ملت; ۲۷
- استقامت و پایداری در روند تداوم مبارزه; ۲۸
- پرهیز از منیت و خودپرستی و بهرهگیری از انگیزههای الهی; ۲۹
سوم) اهداف و مقاصد تحول اجتماعی و انقلاب
- استقرار نظام سیاسی اسلامی (حکومت اسلامی) به عنوان جایگزین رژیم طاغوت; ۳۰
- ریشه کن نمودن زمینههای فسادهای اجتماعی و اقتصادی در جهت پیشبرد آرمانهای بزرگ اسلامی; ۳۱
- شکوفا شدن حالات انسانی در میان مردم و رهایی از خودباختگی در برابر مکاتب دیگر; ۳۲
- آگاه ساختن دیگر ملتها (بویژه ملل مسلمان) از ضرورت اعتلای بشر در سایه مکتب اسلام; ۳۳
چهارم) عوامل و مولفههای تاثیرگذار بر روند تحول اجتماعی
- روحانیت معظم اسلام; ۳۴
- اقشار گوناگون جامعه، بویژه محرومین و مستضعفین (اراده ملی) ۳۵
پنجم ) عوامل و مولفههای تاثیرپذیر در جریان تحولات اجتماعی
- افکار و فضای روحی انسانهای جامعه; ۳۶
- نظام حکومتی; ۳۷
ششم ) عوامل پیروزی آفرین تحول اجتماعی (انقلاب)
- اراده الهی; ۳۸
- شکوفایی ایمان در مردم و تحول در نفوس آنان; ۳۹
- عشق مردم به ایثارگری و شهادتطلبی; ۴۰
- وحدت و هم پیوندی میان مردم; ۴۱
هفتم ) پیامدها و آثار تحقق تحول اجتماعی (انقلاب)
- استقرار نظام سیاسی اسلامی; ۴۲
- خروج از ظلمات (کفر و بیایمانی) به نور (هدایت) ; ۴۳
- از میان برداشتن موانع رشد و شکوفایی اسلام; ۴۴
- نوسازی جامعه به نفع مستضعفین و در جهت رعایتحقوق مردم; ۴۵
- درونزایی و خودجوش شدن مدیریت کلان کشور (با تاکید بر شایسته سالاری) ; ۴۶
- پیدایی انگیزههای لازم میان مردم برای مشارکت فعال در صحنه مدیریت جامعه; ۴۷
- از میان رفتن موانع تفرقه افکن میان مردم و دولت; ۴۸
- پیدایی زمینههای لازم برای اشاعه فرهنگ انقلابی اسلامی به دیگر کشورهای مسلمان و ملل محروم; ۴۹
- پایان بخشیدن به وابستگی به بیگانگان و نفوذ آنان در جامعه اسلامی; ۵۰
هشتم ) عوامل و مولفههای چالش آفرین در برابر دستاوردهای پیروزی حرکت انقلابی
- غفلت از یاد خدا و تهذیب نفس; ۵۱
- ایجاد بدبینی و انحراف فکری میان مردم از طریق معرفی ناقص و شبه برانگیز اسلام; ۵۲
- بروز اختلاف میان اقشار جامعه; ۵۳
- بروز اختلاف میان مراجع اصلی فرهنگساز جامعه (حوزه و دانشگاه) ; ۵۴
- بروز اشتباهات کلان و انحراف از سوی شخصیتهای علمی و سیاسی کشور; ۵۵
- پیدایی سردی و سستی میان مدافعان حرکت انقلابی; ۵۶
- عدم پاسخگویی کارآمد و بموقع دولتبه خواستهای مردم; ۵۷
- رخنه ظریف و تدریجی بیگانگان و وابستگان آنان در جامعه و مدیریت کشور; ۵۸
● کلام پایانی
با توجه به محورهای پیش گفته به عنوان شاخصهای کلان اندیشههای فقهی - سیاسی امام در مورد تحولات اجتماعی و بویژه انقلاب سیاسی، نکات زیر را مورد توجه قرار میدهیم:
ـ نکته اول اینکه برخلاف تصور رایج، اندیشه مسلط و متقدم حضرت امام در عرصه جامعهشناختی فراتر از دگرگونی و تعارض، " نظم" میباشد . به سخن دیگر، فلسفه سیاسی - اجتماعی مطمح نظر ایشان، فراتر از "اندیشه انقلاب" به عنوان یک اصل دائمی و پیگیر، قرار داشته و در واقع، از منظر ایشان مقوله انقلاب امری بیش از یک وسیله یا واکنش محسوب نمیشود . ۵۹ به سخن دیگر، حضرت امام برخلاف اندیشه "انقلاب برای انقلاب" به عنوان نوعی ایدئولوژی و امری ضروری برای تحریک تودههای مردم، که از سوی سازمانهای چریکی و عاملان فعالیتهای مسلحانه (بویژه در دوره رژیم شاه) ترویج میشد، اصولا به جامعهای آرام اما در فضای پویای تکاملپذیری و تربیت (نه جامعهای با خصیصه ستیزش دائمی با دیگران) معتقد بودند، جامعهای سرشار از قانونمندی، وحدت و همدلی (بجای تکثر و افتراق) که دائما بر محور پاکسازیهای فرهنگی و سیاسی، زمینههای هویتیابی الهی خود را ترسیم مینماید . ۶۰
ـ نکته دیگر و در راستای مباحث پیشین این است که در اندیشههای حضرت امام در باب تحولات اجتماعی، میان مقوله"اصلاح و هدایت" به عنوان اصلی محوری و فرایند بهرهگیری از ساز و کارهای لازم در جهت اعمال تحول و تغییر اجتماعی، رابطه معنیدار و منطقی وجود دارد . به کلام واضحتر، حضرت ایشان در جهت ترسیم رابطه مزبور، به نوعی "قاعده تدرج" معتقد میباشند . بر این اساس، مقابله اصلی با رژیم سیاسی منحرف و در نهایت فعال و تعمیقسازی روند بسیجسیاسی برای اضمحلال آن، منوط به بهرهگیری اولیه از ساز و کار"پند و اندرز و ارائه راهکارهای مناسب و ضروری به دولتمردان نظام سیاسی پیش گفته برای ازگشتبه مسیر اصیل و مطلوب خداوند و مردم بوده و بهرهگیری از شیوههای دیگر چون تظاهرات و اعتصاب تا جنگ مسلحانه، متاخر بر ساز و کار مزبور میباشد . ۶۱
مطلب پایانی و قابل توجه این است که همانگونه که از چگونگی ارجاعات مربوط به هر محور مشهور میباشد، نکات مورد نظر حضرت امام در مورد تحولات اجتماعی، از سیر توالی و تداوم تاریخی خاصی برخوردار است و قاطبه شاخصهای مزبور در مقاطع گوناگون دوران رهبری انقلابی ایشان، مورد تاکید قرار گرفته است . براین اساس میتوان گفت که نگرش و مجموعه برداشتهای حضرت امام در زمینه تحولات اجتماعی و مقوله انقلاب، از نوعی انسجام و استحکام مفهومی خاصی برخوردار است .
سید اصغر کیوان حسینی
پینوشتها:
۱ . م . ک: تدا اسکاچ پل، دولتها و انقلابهای اجتماعی، ترجمه، سید مجید روئین تن (تهران: سروش، ۱۳۷۶، صص ۲۲ - ۱۹ .
۲ . اریک جی هابزبام، "انقلاب"، ترجمه، سیاوش مریدی، اطلاعات سیاسی - اقتصادی، سال یازدهم، شماره نهم و دهم (خرداد و تیر ۱۳۷۶)، ص۱۴۴ .
۳ . اسکاچ پل، همان، ص۳۱ .
۴ . م . ک: حسین بشیریه، انقلاب و بسیجسیاسی، (تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۷۲)، صص۷۵ - ۲۱ .
۵ . حمیدرضا اخوان مفرد، "رهیافتهای مختلف در تحلیل انقلاب اسلامی ایران"، نامه پژوهش، سال سوم و چهارم، شماره ۱۳ و ۱۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۸)، ص۲۳۶ .
۶ . همان، صص۷ - ۲۳۶ .
۷ . صحیفه نور، ج۴، ص۱۶۶ .
۸ . همان، ص۱۶۷ .
۹ .همان ، ج۱۳، ص۲۱۷ .
۱۰ . ن . ک: "نوع انسان در دنیا با معاونت و معاضدت بعضی، زندگانی راحت میتواند بکند، زندگانی انفرادی برای هیچکس میسور نیست، مگر آنکه از جامعه بشریتخارج شده، به حیوانات وحشی ملحق گردد" .
۱۱ . ن . ک: "انسان در اجتماعات بزرگ نظیر راهپیمائی ها تحت تاثیر واقع میشود و چه بسا که از خود بیخود میشود و از یک شعار و فریادی توجه و تبعیت میکند" . صحیفه نور، ج۱۹، ص۴۷ .
۱۲ . صحیفه نور، ج۱۵، صص۸ - ۱۴۶ .
برای این بحث از منبع زیر نیز استفاده شده است:
علی اصغر توحدی، قرائت امام خمینی از سیاست، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی (۱۳۷۸)، صص۶۵ - ۶۲ .
۱۳ . صحیفه نور، ج۴، صص۳ - ۱۲۱ .
۱۴ . م . ک: سید جواد طاهائی، "تاملی درباره مفهوم جامعه از دیدگاه امام خمینی"، حضور، شماره ۱۳ (زمستان ۱۳۷۶)، صص۶ - ۱۴۵ .
۱۵ . صحیفه نور، ج۷، ص۱۲۹; ج۸، ص۱۶; ۱۵، ص۲۲۸ .
۱۶ . همان، ج۱، صص۴۰ و ۴۹ و ۱۸۶; ج۳، ص۶۶; ج۴، ص۴۷; ج۷، ص۱۲۹ .
۱۷ . همان، ج۱، ص۲۷۳; ج۲، ص۱۱۷; ج۳، ص۱۶۷; ج۱۸، ص۲۱۹ .
۱۸ . همان، ج۱، صص۸۹ و ۱۹۰; ج۲، ص۵۸; ج۳، ص۱۳; ج۷، ص۷۳ .
۱۹ . همان، ج۱، صص۲۱۶ و ۲۲۰; ج۲، ص۲۶۴; ج۵، ص۴۲; ج۱۳، ص۲۸۳ .
۲۰ . همان، ج۱، ص۵۷; ج۲، ص۴۶; ج۴، ص۴۷; ج۵، ص۹۲ .
۲۱ . همان، ج۱، ص۱۰۲; ج۵، ص۱۱۴; ج۱۷، ص۳۶; ج۲۰، ص۲۳۲ .
۲۲ . ولایت فقیه (تهران: دفتر تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳; صص۱۵۷، ۱۹۰; صحیفه نور، ج۱، ص۸۵; ج۴، ص۴۰; ج۱۲، ص۲۷۹ .
۲۳ . ولایت فقیه، همان، صص ; صحیفه نور، ج۱، ص۱۰۱ .
۲۴ . همان، ج۲، ص۲۰۷; ج۹، ص۱۹۵; ج۱۹، ص۹ .
۲۵ . همان، ج۱، ص۸۵; ج۲، ص۱۴۹; ج۴، ص۴۰; ج۱۹، ص۹۳ .
۲۶ . همان، ج۳، ص۲۹; ج۵، ص۶۵;
۲۷ . همان، ج۲، ص۱۵; ج۴، ص۲۲۵; ج۷، ص۲۷ .
۲۸ . همان، ج۱، ص۳۸; ج۲، ص۳۹; ج۵، ص۲۲۲ .
۲۹ . همان، ج۲، ص۶۰; ج۴، ص۹۲; ج۵، ص۹۱، ج۱۹، ص۲۵۳ .
۳۰ . همان، ج۲، ص۶۲; ج۳، ص۲۵۲; ج۴، ص۲۷۳
۳۱ . همان، ج۱، ص۱۸۶; ج۳، ص۴۷; ج۷، ص۴۷; ج۹، ص۷۲ .
۳۲ . همان ، ج۵، ص۹۱; ج۷، ص۶۰; ج۹، ص۱۱۰; ج۱۰، ص۲۳۳ .
۳۳ . همان، ج۱، ص۱۸۶; ج۱۰، ص۲۳۳; ج۲۰، ص۲۳۶ .
۳۴ . همان، ج۱، ص۲۱۴; ج۳، ص۱۱۶; ج۷، ص۵۸; ج۱۶، ص۲۶ .
۳۵ . همان، ج۲، ص۴۰; ج۴، ص۶۵; ج۷، ص۱۳۵; ج۱۱، ص۲۵۳ .
۳۶ . همان، ج۲، ص۲۶۶; ج۵، ص۱۵۱; ج۷، ص۲۶۲; ج۱۹، ص۱۱ .
۳۷ . همان، ج۱، ص۲۷; ج۴، ص۷۲; ج۶، ص۱۵۳; ج۱۴، ص۱۲ .
۳۸ . همان، ج۸، ص۱۵۸; ج۱۲، ص۱۶; ج۱۹، ص۲۶۹ .
۳۹ . همان، ج۵، ص۱۰۰; ج۷، ص۱۱۷; ج۱۰، ص۹۳ .
۴۰ . همان، ج۵، ص۲۴۴; ج۸، ص۱۲۶; ج۱۱، ص۷۳ .
۴۱ . همان، ج۵، ص۲۱۳; ج۸، ص۴۵; ج۱۰، ص۱۲ .
۴۲ . همان، ج۱۵، ص۱۰; ج۱۹، ص۶۲ .
۴۳ . همان، ج۱۶، ص۱۸۱ .
۴۴ . همان، ج۴، ص۱۰۰; ج۱۱، ص۵۸ .
۴۵ . همان، ج۲، ص۲۵۵; ج۴، ص۲۰۷; ج۵، ص۲۷۴ .
۴۶ . همان، ج ۲، ص۱۹۲; ج۱۰، ص۴۰ .
۴۷ . همان، ج ۵، ص۱۰۰; ج۱۰، ص۱۲۱; ج۱۷، ص۱۵۹ .
۴۸ . همان، ج۷، ص۲۴۰; ج۱۶، ص۱۲; ج۱۸، ص۲۰۱ .
۴۹ . همان، ج ۳، ص۲۲۷; ج۱۱، ص۳۱; ج۱۳، ص۴۷ .
۵۰ . همان، ج۲، ص۱۹۲; ج۵، ص۴۲; ج۱۹، ص۲۰۳ .
۵۱ . همان، ج۱۶، ص۳۰; ج۱۷، ص۲۲۷; ج۱۹، ص۶۲ .
۵۲ . همان، ج۲، ص۱۳۹; ج۵، ص۱۸۵ .
۵۳ . همان، ج۲، ص۱۱۲; ج۵، ص۱۷۱; ج۶، ص۱۶ .
۵۴ . همان، ج۴، ص۹۲ .
۵۵ . همان، ج۳، ص۳۴ .
۵۶ . همان، ج۵، ص۲۱۷; ج۷، ص۱۱۸; ج۱۰، ص۱۱۸ .
۵۷ . همان، ج۷، ص۲۰; ج۱۱، ص۱۷۰ .
۵۸ . همان، ج۱۹، ص۱۱۰; ج۲۱، ص۱۰۷ .
۵۹ . طاهایی، همان، ص۱۴۶ .
۶۰ . م . ک: همان، صص۷ - ۱۴۶; صحیفه نور، ج۲، صص۸ - ۲۴۶ .
۶۱ . م . ک: محمدرضا دهشیری، "نظریه انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) "، حضور، شماره ۲۶ (زمستان ۱۳۷۷)، ص۴۷ .
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سقوط بالگرد رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیسی شهادت ایران بالگرد حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
تهران هواشناسی شهرداری تهران هلال احمر پلیس سردار رادان سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش مشهد سیل مشهد بارش باران
پیام تسلیت یارانه یارانه نقدی بورس قیمت خودرو قیمت دلار خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان بازنشستگان
شهید رئیسی تلویزیون لیلا حاتمی سینما هنرمندان شعر سینمای ایران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سریال زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
رژیم صهیونیستی امیرعبداللهیان ترکیه روسیه چین ولادیمیر پوتین غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال منچسترسیتی تراکتور بازی بارسلونا
تبلیغات سامسونگ هوش مصنوعی اپل موبایل ناسا اینترنت نمایشگاه ایران هلث هواپیما
سرطان رژیم غذایی خواب آلزایمر زیبایی استرس کاهش وزن طبیعت