چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

دو روی یك سیاست مشابه


به محض اینكه نظامیان گارد ملی آمریكا از عراق بازگشتند, به منطقه بحران زده نیواورلئان اعزام شدند نیروهای گارد ویژه در حالی روانه مأموریت خود شدند كه دستور تیراندازی به آنها داده شده بود

به علاوه، آنها توسط هلی كوپترهای «شاهین سیاه» كه بر فراز شهر پرواز می كردند پشتیبانی می شوند و این دقیقاً همان شباهت اصلی و آشكار میان سیاستهایی است كه توسط واشنگتن در خانه و خارج دنبال می شود. بنابه گفته ژنرال «استیون بلوم» از گارد ملی، نیمی از ۷۰۰۰ نظامی گارد ملی كه عازم لوئیزیانا شدند چندی قبل از خدمت در آنسوی آبها بازگشته بودند و در استفاده از نیروی مرگبار بسیار حرفه ای هستند. فرماندار «لوئیزیانا» - «كاتلین بلانكو» - اعلام كرد، نیروهای گارد ملی می دانند چگونه شلیك كنند و افراد را نشانه بگیرند ... و من انتظار دارم این كار را انجام بدهند. واكنش دولت «جورج بوش» به فاجعه ای كه خود در نتیجه تهاجم به عراق در به وجود آمدنش سهیم بود و عملكردش در برابر فاجعه لجام گسیخته ناشی از توفان كاترینا، بی كفایتی و بی صلاحیتی شرم آور آمریكا و نادیده انگاشتن و بی ارزش بودن جان انسانها توسط این دولت را آشكار می كردند؛ دو رویدادی كه هر دو معجزه به اوج گیری تلفات انسانی و رنج و اندوه عمیق مردم شد. میان فاجعه انسانی در عراق و آنچه در نیواورلئان روی داد، رابطه ای مستقیم وجود دارد. تقریباً یك ماه پیش، سرهنگ «پیت اشنایدر» از گارد ملی لوئیزیانا خطاب به رسانه های جمعی از این نكته گله مند بود كه تجهیزات اساسی ای كه نیروهای نظامی آمریكا اكتبر گذشته با خود به عراق برده اند، نظیر منابع تأمین كننده آب، ژنراتورها و وسایل سوخت گیری، در آن كشور جا گذاشته شده اند. او تذكر داده بود: در صورت وقوع یك فاجعه طبیعی جدی، كمبود امكانات، می تواند مشكلات عدیده ای در امدادرسانی سریع و عملیات نجات به وجود آورد.

باید این را نیز اضافه كرد كه عدم مقاومت بندرگاه و آب گرفتگی ۸۰ درصد شهر نیواورلئان بر اثر سیل، مربتط با كاهش بودجه دولت بوده است كه به طور مرتب توسط دولت بوش، پس از آغاز جنگ عراق تحمیل و اعمال شده است. در بودجه سال ،۲۰۰۴ گروه مهندسی ارتش درخواست یك بودجه ۱۱ میلیون دلاری برای اجرای پروژه محافظت در برابر توفان در منطقه نیواورلئان را كرده بودند كه تنها نیمی از این مبلغ (حدود ۵‎/۵ میلیون دلار) تخصیص یافته بود. در بودجه سال ،۲۰۰۵ این گروه درخواست ۲۲‎/۵ میلیون دلار بودجه كرده بودند، در حالی كه یك چهارم، یعنی چیزی حدود ۵‎/۷ میلیون دلار، دریافت كرد.

این در حالی است كه برای بودجه سال ،۲۰۰۶ دولت بوش یك بودجه ۲‎/۹ میلیون دلاری را پیشنهاد كرده بود. اینكه پولی كه می بایست در راستای تقویت بندرگاه و حفاظت نیواورلئان به مصرف می رسید، كجا رفته است، برای مقامات محلی پوشیده نیست. «والتر مائستری» یكی از رؤسای مدیریت بحران در شرایط اضطراری شهر «لوئیزیانا» خطاب به نشریه time-Picayune در ژوئن ۲۰۰۴ گفت: «اینطور كه به نظر می رسد این پول به بودجه رئیس جمهوری منتقل شده است تا در راه تأمین امنیت داخلی و جنگ در عراق به مصرف برسد، به عبارتی، ما اینگونه بهای آن مبارزه و جنگ را می پردازیم. هیچ یك از افراد بومی این منطقه از اینكه بندرگاه نیمه تمام مانده است راضی نیست و ما هر آنچه در توان داریم برای اتمام این مسأله به كار خواهیم بست، چرا كه یك مسأله امنیتی برای ما به شمار می آید». «اریك هولدمن»، مدیر دفتر مدیریت وضعیت اضطراری در واشنگتن می گوید: این در حالیست كه FEMA - آژانس فدرال مدیریت بحران (شرایط اضطراری) - آژانس مهمی كه برای مواجهه با چنین فجایعی تدارك دیده شده است، اساساً دست كم گرفته شده و كم ارزش پنداشته می شود و از جانب (توسط) وزارت امنیت داخلی مورد بی مهری كامل قرار می گیرد. در عوض منابع امدادرسانی در هنگام بروز فجایع به پروژه به اصطلاح «جنگ جهانی علیه تروریسم» اختصاص می یابد، عواملی كه دستاویز آمریكا برای لشگركشی به كشورهای دیگر جهان شده است. بودجه های كلانی در راه جنگ در عراق و دیگر اقدامات نظامی آمریكا خرج شده است كه همگی از محل كسر بودجه مربوط به خدمات اجتماعی كشور تأمین شده اند. با تأیید یك لایحه اضطراری دیگر در مورد مسأله عراق، كنگره ۵۰ میلیارد دلار دیگر برای جنگ عراق اختصاص خواهد داد. واشنگتن ماهیانه به طور متوسط حدود ۵‎/۴ میلیارد دلار برای این جنگ می پردازد. بنابراین پنتاگون در كمتر از دو ماه، مبلغی برابر تمامی بودجه امدادرسانی و عملیات نجاتی كه دولت بوش برای نیواورلئان ساحل خلیج مكزیك كه ویران شده، درخواست كرده است هزینه می كند. خشم و عصبانیت شهروندان مصیبت زده نیواورلئان كه فریاد «ما كمك می خواهیم» سرداده اند و از ناتوانی واشنگتن در تهیه اساسی ترین و اولیه ترین مایحتاج آنها و سازماندهی عملیات امدادرسانی، خشمگین بودند، به طور شگفت آوری انعكاس دهنده صدای اعتراض مردم بغداد و دیگر شهرهای عراقی است. با ادامه اشغال عراق توسط آمریكا، در سومین سال متمادی، از هر چهار خانوار عراقی، سه خانواده از قطع مكرر جریان برق گلایه مندند، همچنین قطع آب نیز به طور مرتب رخ می دهد و ۴۰ درصد گزارش ها از خانه های شهری حاكی از آن است كه فاضلاب ها به خیابانها ریخته می شوند. یك بحران بهداشتی و سلامتی در سراسر كشور مشهود است و روزبه روز شدت می یابد، سوء تغذیه كودكان بسیار گسترده شده و خونریزی و كشتار شهروندان هر روزه ادامه می یابد. این هرج و مرج و غفلت شرم آور، از مشخصات بارز اشغال آمریكا از همان روز نخست بوده است. پس از ورود نیروهای نظامی آمریكایی به بغداد، به مردم این اجازه داده شده - اگرچه به طور غیر مستقیم - تا وسایل و تجهیزات دولت عراق را غارت و مدارس و بیمارستانها را ویران كنند، اگرچه، بسیاری دیگر از اماكن دولتی نیز با بمب ها، توپ ها و راكت های آمریكاییها منهدم شدند. در یك یادداشت غیررسمی پیش از تهاجم به عراق، دولت «تونی بلر» چنین اشاره كرده بود كه واشنگتن در حالی تصمیم به جنگ با عراق گرفت كه به پیامدهای تهاجم و مسائل آتی آن نیندیشیده بود. در واقع، با اشغال نظامی یك كشور ۲۷ میلیون نفری غارت شده، دولت بوش هیچ دغدغه و یا حتی برنامه ای برای آینده این مردم نداشت و نگران نبود كه چه اتفاقی برای آنها روی خواهد داد. این یك تراژدی اسف بار است كه هم اینك هزاران نفر از مردان و زنان جوان گارد ملی لوئیزیانا و می سی سی پی در جبهه های عراق خدمت می كنند، البته برای اینكه بكشند و كشته شوند، آنهم به خاطر یك دروغ هم چنین شمار آنهایی كه از خانواده های فقیر و طبقه كارگر جامعه بودند و از پیامدهای كاترینا به شدت آسیب دیدند نیز كم نیست. دولت بوش و متحدان او دیگر صحبتی راجع به ادعاهای جعلی شان در باب سلاحهای كشتار جمعی نمی كنند، بلكه هم اكنون اصرار بر این دارند كه حضور نظامیان آمریكایی و سایرین در عراق، برای آوردن دموكراسی به این كشور است. اما رسوایی ملی ای كه در نیواورلئان به بار آمد یك سؤال را مطرح می كند: چگونه دولتی كه مردم كشور خود را به حال خود رها می كند تا در خیابانها جان بسپارند و به نابرابریهای اجتماعی دامن می زند - به طوری كه وجدان جهانی را شوكه می كند - می تواند دم از دموكراسی بزند و اصول آن را به دیگران بیاموزد؟

جنگ عراق اساساً جنگی غارتگرانه بود. در واقع، یك تعدی و تاراج بین المللی بود. در حقیقت هدف از این اقدام، استفاده از بازوی نظامی برای كنترل منابع حیاتی انرژی و نتیجتاً تضمین سلطه ژئوپولتیكی سرمایه داری آمریكایی، در برابر رقبای اقتصادی این كشور بود، تاراج و چپاول عراق از یك سو، و غارت خزانه آمریكا در داخل این كشور از طریق كاهش بی پایان خدمات اجتماعی به همراه افزایش فوق العاده مالیات طبقات پر درآمد دست به دست هم داده اند. اینها سیاست هایی هستند كه توسط یك دولت و یك سیستم سیاسی دوحزبی كه در راستای تمایلات و منافع معدودی از سرمایه داران كه زمام حكومت را در دست دارند، گام برمی دارد، به اجرا گذاشته شده اند؛ زمام دارانی كه زندگی فقرا و طبقه كارگری نیواورلئان، همانند زندگی مردم عراق، برایشان ارزش و اهمیتی ندارد.

ترجمه: مینا منقویان

منبع: سایت اینترنتی «جهان سوسیالیسم»