سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

گاهشماری در ایران


گاهشماری در ایران

روزهای سال و ماه در روزگاران گوناگون درنزد ایرانیان باستان یكسان نبوده و از نوشته های برخی از كتاب ها و تاریخ ها و سنگ نبشته ها چنین برمی آید, كه سال خورشیدی ۳۶۵ روزه درایران باستان پیش از زرتشت به گونه دیگری بوده و

روزهای‌ سال‌ و ماه‌ در روزگاران‌ گوناگون‌ درنزد ایرانیان‌ باستان‌ یكسان‌ نبوده‌ و از نوشته‌های‌برخی‌ از كتاب‌ها و تاریخ‌ها و سنگ‌ نبشته‌ها چنین‌برمی‌آید، كه‌ سال‌ خورشیدی‌ ۳۶۵ روزه‌ درایران‌ باستان‌ پیش‌ از زرتشت‌ به‌ گونه‌ دیگری‌ بوده‌و در مورد بخش‌ سال‌ به‌ ماه‌ها از نشان‌های‌ باستان‌چنین‌ دانسته‌ می‌شود كه‌ آریایی‌ها پس‌ از آمدن‌به‌ سرزمین‌ ایران‌، سال‌ را به‌ ماه‌های‌ ۱۵ روزه‌بخش‌ نمودند. تماس‌ ایرانیان‌ با تیره‌های‌ سامی‌نژاد مانند: كلدانی‌ها، آشوری‌ها، مصری‌ها وفنیقی‌ها، انگیزه‌ آن‌ شد كه‌ سال‌ قمری‌ ۳۵۴روزه‌ در میان‌ ایران‌ به‌ كار گرفته‌ شود، پیش‌ از آن‌هنگامی‌ كه‌ اشوزرتشت‌ پیدا شد، سال‌ را به‌ ۳۶۵روز و شش‌ ساعت‌ و ۱۲ دقیقه‌ و ۹ ثانیه‌ بخش‌ كرده‌و كبیسه‌ را برای‌ هر چهار سال‌ یكبار در میان‌ایرانیان‌ رایج‌ نمود، پس‌ از این‌ كه‌ زمام‌ ایران‌ به‌دست‌ شاهان‌ افتاد، آنها گاهشماری‌ خورشیدی‌ رااز نو در تمام‌ كشور رسمیت‌ دادند.

● تكامل‌ دوباره‌ گاهشماری‌ در ایران‌

ایرانیان‌ پس‌ از پژوهش‌ و بررسی‌های‌ زیاددرباره‌ گاهشماری‌ زرتشت‌، دریافتند كه‌ یك‌ دوره‌كامل‌ گاهشماری‌ گردش‌ زمین‌ به‌ دور خورشیدبیش‌ از ۳۶۵ روز و یك‌ چهارم‌ روز به‌ درازامی‌كشد. در این‌ صورت‌ سال‌ را به‌ ۳۶۵ روز وشش‌ ساعت‌ و ۱۲ دقیقه‌ و ۹ ثانیه‌ حساب‌ كردند وبنا به‌ گفته‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ در كتاب‌ «زیج‌سنجری‌»، گرد آمده‌ این‌ كسرها، گاهشماری‌ پس‌از ۱۱۶ سال‌، یك‌ ماه‌ می‌شده‌ است‌، كه‌ ایرانیان‌پیش‌ از زرتشت‌، این‌ یك‌ ماه‌ را بر سال‌ آخر ۱۱۶سال‌ می‌افزودند و آن‌ سال‌ را ۱۳ ماه‌ می‌گرفتند.

روش‌ گاهشماری‌ در اروپا - گرچه‌ در اروپاچند تن‌ از امپراتوران‌ چون‌: ژولیوس‌ واگوس‌ ودیگران‌ بر آن‌ شدند كه‌ گاهشماری‌ شمسی‌ رااصلاح‌ نمایند و كوشش‌هایی‌ زیاد در این‌ باره‌كردند، ولی‌ یكی‌ از پاپ‌های‌ بزرگ‌ روم‌ به‌ نام‌«گریگوار سیزدهم‌» در سال‌ ۹۹۰ میلادی‌،روشی‌ را در این‌ زمینه‌ به‌ كار برد كه‌ از همه‌روش‌های‌ پیشین‌ ساده‌تر و كاراتر بود، به‌ این‌ معنی‌كه‌ یك‌ روز بر هر چهار سال‌ می‌افزود و برای‌حساب‌ كسرهای‌ دقیقه‌های‌ آن‌ یكسال‌ ۳۶۵ روزرا بر هر سده‌ و نیز كسرهای‌ دقیقه‌های‌ یك‌ سال‌۳۶۶ روز را به‌ چهار سده‌ اضافه‌ كرد.

این‌ روش‌ مورد پسند قرار گرفت‌ و تا مدتی‌ بااین‌ روش‌ گاهشماری‌ در اروپا متداول‌ بود.

در سال‌ ۳۱۷ هجری‌ قمری‌ سلطان‌جلال‌الدین‌ ملكشاه‌ سلجوقی‌ و وزیر با تدبیرش‌ باكمك‌ اخترشناسان‌ و ریاضیدان‌های‌ نامدار چون‌:حكیم‌ عمر خیام‌ نیشابوری‌، عبدالرحمن‌ خانی‌،حكیم‌ لوكری‌، ابومظفر اسفرازی‌ و میمون‌ بن‌نجیب‌ واسطی‌ یك‌ گاهشماری‌ به‌ نام‌ تقویم‌ جلالی‌ترتیب‌ دادند و برای‌ برقراری‌ سال‌ خورشیدی‌،روشی‌ پسندیده‌ را اختیار كردند، كه‌ از همه‌روش‌های‌ پیشین‌، چه‌ در ایران‌ و چه‌ در روم‌ قبلاساخته‌ بود بهتر و كاراتر می‌نمود.

برابر این‌ روش‌، قرار شد كه‌ در چهار سال‌، سال‌چهارم‌ را ۳۶۶ روز حساب‌ كنند و پس‌ از هشت‌دوره‌ یعنی‌ بعد از ۳۲ سال‌ به‌ جای‌ افزودن‌ یك‌روز به‌ سال‌، این‌ كار را نسبت‌ به‌ سال‌ سی‌و سوم‌اجرا نمایند و آغاز تاریخ‌ جلالی‌ ۴۷۱ هجری‌قمری‌ است‌ و برای‌ پذیرفتن‌ اصول‌ و روش‌ این‌تقویم‌، به‌ زرتشتیان‌ ایران‌ و هندوستان‌ نیز سفارش‌شده‌ بود، ولی‌ آنها به‌ انگیزه‌ ناهمسانی‌ كه‌ با مذهب‌آنان‌ داشت‌ از پذیرفتن‌ این‌ روش‌ سرباز زدند و باهمان‌ روش‌ پیشین‌ خود بدون‌ رعایت‌ كبیسه‌بازماندند.

● آغاز سال‌ خورشیدی‌ و پیدایش‌ نوروز

حكیم‌ عمر خیام‌ در نوروزنامه‌ خود چنین‌می‌نویسد: «اما انگیزه‌ نام‌ نهادن‌ نوروز آن‌ بوده‌است‌ كه‌ چون‌ بدانستند، آفتاب‌ را دو دور بوده‌،یكی‌ آنكه‌ در هر ۳۰۵ روز یك‌ چهارم‌ روز ازشبانه‌ روز به‌ یكمین‌ دقیقه‌ حمل‌ باز آید. به‌ همان‌هنگام‌ و روز كه‌ رفته‌ بود، به‌ این‌ دقیقه‌ نتوان‌ آمدكه‌ هر سال‌ از مدت‌ آن‌ كم‌ شود و چون‌ جمشیدآن‌ روز را دریافت‌، نوروز نام‌ نهاد و جشن‌ و آیین‌آورد و پس‌ از آن‌ پادشاهان‌ و مردم‌ دیگر از اوپیروی‌ كردند.

چو آن‌ وقت‌ را پادشاهان‌ عجم‌ دریافتند از بهربزرگداشت‌ آن‌ و از بهر آن‌ كه‌ هر كس‌ این‌ رانتوانست‌ یافت‌، نشان‌ كردند و این‌ روز را جشن‌ساختند و جهانیان‌ را خبر دادند، تا همگان‌ بدانندو آن‌ تاریخ‌ را نگه‌ دارند و بر پادشاهان‌ بایسته‌است‌ آیین‌ و رسم‌ پادشاهان‌ به‌ جای‌ آوردن‌، ازبهر مباركی‌، خرمی‌ كردن‌ به‌ آغاز سال‌. هر كه‌ روزنوروز جشن‌ كند و به‌ خرمی‌ بگذراند و این‌آزمایش‌ را حكیمان‌ از برای‌ پادشاهان‌ كرده‌اند.

گرچه‌ برابر باور و نوشته‌ای‌ حكیم‌ عمر خیام‌ وهمچنین‌ برابر نوشته‌های‌ تاریخ‌نگاران‌ دیگر،پیدایش‌ و بنیادگزاری‌ سال‌ خورشیدی‌ را مانندبنیادگزاری‌ كاخ‌ داریوش‌ هخامنشی‌ به‌ جمشیدپیشدادی‌ نسبت‌ داده‌اند. ولی‌ آمار نشان‌ می‌دهدكه‌ نبایستی‌ این‌ گونه‌ باشد، زیرا اگر از بررسی‌برخی‌ از كتاب‌ها و نوشته‌های‌ تیره‌ها و ملت‌های‌دیگر به‌ ویژه‌ بررسی‌ كتاب‌های‌ بر همنان‌ كه‌ به‌خوبی‌ و نیكی‌ از جمشید نام‌ برده‌ شده‌ و این‌نوشته‌ها دلیل‌ روشنی‌ است‌ كه‌ جمشید نه‌ تنها بركشور ایران‌ پادشاهی‌ داشته‌، بلكه‌ می‌توان‌ حدس‌زد كه‌ بر قاره‌ آسیا چیره‌ بوده‌ است‌ و تا آنجا كه‌برابر یادداشت‌های‌ تاریخ‌نگاران‌ بزرگ‌ و نامدار،جمشید بجز قاره‌ آسیا بر برخی‌ از قاره‌های‌ دیگرجهان‌ نیز فرمان‌ می‌رانده‌ است‌.

باید دانست‌ كه‌ سال‌ خورشیدی‌ را ایرانیان‌ پیداكرده‌اند، ولی‌ بر پا كننده‌ و بنیانگزار سال‌خورشیدی‌ را به‌ گونه‌ای‌ روشن‌ نمی‌توان‌ بیان‌نمود كه‌ سال‌ خورشیدی‌ را ایرانیان‌ پیدا كرده‌اند،و چه‌ شخصی‌ بوده‌ است‌; ولی‌ از این‌ كه‌ این‌ ابتكاراز سوی‌ ایرانیان‌ پدیدار گشت‌، جای‌ هیچ‌گونه‌تردیدی‌ نیست‌، زیرا در آن‌ هنگامی‌ كه‌ كشورهای‌متمدن‌ و ملت‌های‌ پیشرفته‌ گیتی‌، سال‌ قمری‌ را به‌كار می‌بردند و ستاره‌ شناسان‌ نامدار و ماهركشورهای‌ مصر و بابل‌، خود را دانشمند بر رمزها واوضاع‌ فلكی‌ می‌شناساندند.

در آن‌ هنگام‌، ایرانیان‌ بدون‌ سودجستن‌ اززیج‌ در رصدخانه‌ و تلسكوپ‌های‌ نیرومند امروزه‌،پی‌ به‌ این‌ راز بزرگ‌ طبیعت‌ برده‌ بودند و بابررسی‌های‌ خردمندانه‌ و باریك‌بینی‌ خود، یك‌دوره‌ گردش‌ زمین‌ به‌ دور خورشید را پیدا كرده‌بودند و برای‌ نخستین‌ بار در تاریخ‌ جهان‌، سال‌خورشیدی‌ را بنیانگزاری‌ كردند و انگیزه‌ اصلی‌پیروز شدن‌ ایرانیان‌ در این‌باره‌، اوضاع‌ طبیعی‌ وچگونگی‌ آب‌ هوای‌ این‌ كشور پهناور بوده‌ است‌.

● درباره‌ گاهشماری‌

▪ «گوت‌ اشمید»، دانشمند بزرگ‌ آلمانی‌می‌گوید: «زمان‌ داریوش‌ دوم‌ در سال‌ ۴۱۱ پیش‌از میلاد، ترتیب‌ گاهشماری‌ در ایران‌ بر ساخته‌بوده‌ است‌».

▪ ابوریحان‌ بیرونی‌، دانشمند ایرانی‌ دركتاب‌های‌ خود ماند آثار الباقیه‌ و قانون‌ مسعودی‌چنین‌ می‌گوید: «كبیسه‌ ۱۲۰ ساله‌ را زرتشت‌برقرار نموده‌ و دستور داد تا از آن‌ پیروی‌ كنند».نویسنده‌ كتاب‌ (منتهی‌ الادراك‌) نیز باور ابوریحان‌را پذیرفته‌ است‌.

هر چند روستاییان‌ را از ماه‌های‌ باستانی‌جلوگیری‌ می‌كردند، ولی‌ باز هم‌ در گوشه‌ و كنارایران‌، گروه‌ كشاورزان‌ و دامپروران‌ و كوهستان‌هاو همچنین‌ برخی‌ از كرانه‌های‌ ایران‌، حساب‌ماه‌ها را به‌ درستی‌ نگه‌ داشته‌ بودند و از این‌ روش‌باستانی‌ پیروی‌ می‌كردند. ولی‌ در تمام‌ ایران‌، این‌رویه‌ رسمیت‌ نداشت‌، تا این‌ كه‌ در یازدهم‌فروردین‌ ماه‌ ۱۳۰۴ خورشیدی‌، قانونی‌ ازمجلس‌ شورای‌ ملی‌ گذشت‌ كه‌ به‌ جای‌ سال‌هجری‌ قمری‌، سال‌ خورشیدی‌، سال‌ رسمی‌كشور ایران‌ باشد; از این‌ رو پس‌ از تصویب‌ این‌قانون‌، ماه‌های‌ باستانی‌ ایران‌ دوباره‌ زنده‌ شد و به‌حال‌ نخست‌ خود برگشت‌. به‌ جای‌ ماه‌های‌ سی‌روزه‌ و پنجه‌ آخر سال‌، شش‌ ماه‌ نخست‌ ۳۱ روزه‌و پنج‌ ماه‌ بعدی‌ سی‌ روزه‌ و ماه‌ آخر یعنی‌ اسفندماه‌ به‌ جز ساله‌های‌ كبیسه‌ ۲۹ روز قرار داده‌ شد.این‌ روش‌ گاهشماری‌ را بر پایه‌ اخترشناسی‌ مانندتقویم‌ جلالی‌ بنا نهادند كه‌ بسیار كار بجا وپسندیده‌ای‌ بود و دشواری‌های‌ گاهشماری‌ با این‌روش‌ بر كنار شد و زرتشتیان‌ نیز بر عكس‌ پیش‌ ازآن‌، این‌ بار فرصت‌ را غنیمت‌ شمرده‌ و با پیروی‌ ازاین‌ قانون‌، به‌ اصلاح‌ گاهشماری‌ و تاریخ‌ خودپرداختند و جشن‌ نوروز را برابر گاهشماری‌ رسمی‌كشور، روز نخست‌ فروردین‌ دانسته‌ و نوروزخواندند. هم‌اكنون‌ نیز این‌ روش‌ در سراسر ایران‌به‌ كار گرفته‌ می‌شود، این‌ بود تاریخ‌ گاهشماری‌شمسی‌ در ایران‌...