شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

دانشگاه کابل، زندگی دوباره


دانشگاه کابل، زندگی دوباره

وقتی آشنایی با کامپیوتر وانگلیسی به دختران وپسران افغان بازگشته از پاکستان وایران امکان داد تا بسیاری ازفرصت های شغلی دردولت و بخش های خصوصی را از آن خود کنند، کم و کیف آموزش …

وقتی آشنایی با کامپیوتر وانگلیسی به دختران وپسران افغان بازگشته از پاکستان وایران امکان داد تا بسیاری ازفرصت های شغلی دردولت و بخش های خصوصی را از آن خود کنند، کم و کیف آموزش عالی در افغانستان با سوالی جدی روبرو شد و آن این که آیا آنچه در

دانشگاه می آموزند به درد شان می خورد؟ آیا این آموزشها کافی هست؟ این سوالات وقتی جدی ترشد که شمار زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاه های افغانستان بی کار ماندند.

آغاز خوب

نهاد های آموزش عالی در افغانستان بیشتر از ۴۰ سال عمر دارد. اما در همین مدت فراز و فرود های زیادی راتجربه کرده است. دانشگاه کابل، به عنوان نخستین نهاد آموزش عالی در افغانستان، در سال ۱۳۴۳ خورشیدی تاسیس شد. در حال حاضر ۱۳ دانشگاه و ۶ مرکز تربیت معلم ، در سراسر افغانستان وجود دارد.

درسالهای پیش از جنگ، بخصوص دهه چهل خورشیدی، دانشگاه کابل حد اقل یکی ازدانشگاههای معتبرمنطقه بود. دانشکده های مختلف آن با بخش هایی از دانشگاههای اروپایی روابط آکادمیک و عملی داشت. دانشکده های علوم تجربی آزمایشگاههای مجهزی داشتند و تازه ترین آثار آموزشی و تحقیقی جهان را به سادگی می شد در کتابخانه دانشگاه کابل یافت. استادان دانشگاهها زندگی خوبی داشتند و می توانستند در کنار تدریس فرصتی برای پژوهش نیز داشته باشند. آثاری که درآن سالها در دانشگاه کابل چاپ شده و ثمره کار استادان و دانشجویان آن است به خوبی نشان می دهد که آموزش عالی در افغانستان در آن سالها فاصله چندانی دانشگاههای منطقه نداشته است. دریک کلام، در افغانستان همه معتقدند که آموزش عالی در این کشور درهمان سالهای آغازین رشد خوبی داشته است.

برخورد ایدیولوژیک

این اغاز خوب دیری دوام نکرد. با سقوط جمهوریت داوود خان در سال ۱۳۵۲ و روی کار آمدن نظام کمونیستی، علی رغم نیتی که کمونیست ها برای آوردن تغییرات مثبت در جامعه داشتند، برخورد ایدیولو‍ژیک آنها با آموزش عالی ودانشگاهها سبب شد که حد اقل روند روبه رشد سالهای آغازین متوقف شود. شماری از استادانی که وابسته به حزب حاکم نبودند، مجبور به ترک افغانستان یاحد اقل ترک دانشگاه شدند. عده ای به زندان رفتند و تنی چند هم کشته شدند. جای این استادان را کسانی پرکردند که تعلقات حزبی شان براعتبار آکادمیک و علمی آنها می چربید. دانش آموزانی که تعلقات حزبی داشتند، برمعدود استادان با تجربه گذشته در دانشگاه حکم رانی می کردند و دستور می دادند. شاگردان وابسته به حزب، نمرات عالی را از آن خود می کردند. این مسایل انگیزه تلاش برای آموزش بهتر را در استادان و شاگردان نابود کرد. رابطه دانشگاه کابل تنها بادانشگاههای تحت قلمرواتحاد جماهیر شوروی باقی ماند که بازهم غنیمت بود. القصه دردوران کمونیست ها برخورد ایدیولو‍ژیک جای برخورد و منطق آکادمیک را در نهادهای آموزش عالی افغانستان گرفت واین ضربه کمی نبود.

تبدیل دانشگاه به سنگر

جنگ های داخلی دهه هفتاد، نظم ظاهری دانشگاه را نیز به هم زد. بسیاری از دانشگاهها هر ازگاهی تعطیل می شدند. جریان منظم آموزش قطع می شد. شاگردان به امتحان می نشستند بدون اینکه چیزهای لازم را آموخته باشند. سرانجام کار به جایی کشید که دانشگاه کابل بزرگترین نهاد آموزش عالی تبدیل به سنگر وخوابگاه احزاب درگیر شد و میزها و چوکی هایش(صندلی هایش) برای فراهم کردن چای ، چرس و چلم(قلیان) جنگجویان به آتش کشیده شده و شیشه هایش از شدت انفجار ها فرو ریخت.

وقتی طالبان حاکم شدند، دختران حتی از رفتن به یک دانشگاه بی همه چیز نیز محروم ماندند. گرچه پسران دوباره فرصت یافتند دوباره به دانشگاه بروند، ولی بیشتر وقت شان صرف آموزش کتابهای تفسیر وفقه به زبان عربی می شد. دانشجویان لباسهای محلی افغانی برتن می کردند و از جمله در کابل وننگرهار و مزار به دلیل اینکه خوابگاهها امکانات لازم نداشت، بیشتراوقات دانشجویان زیر درختان سرو و روی چمن های محوطه دانشگاه ها می گذشت.

وضعیت کنونی

امسال درکنکور ورود به دانشگاه ۸۰ هزار نفر شرکت کرده اند. مسوولان وزارت تحصیلات عالی تخمین می کنند که شاید حدود سی هزار دانشجو از ورود به دانشگاه محروم شوند که علت اصلی آن نبود امکانات ازجمله ساختمان، آزمایشگاه و خوابگاه است. به گفته مسوولان وزارت تحصیلات عالی ظرف هشت سال اینده شمار متقاضیان ورود به دانشگاه سالیانه به یک ملیون می رسد درحالیکه قدرت جذب دانشگاه در هشت سال آینده فقط سالیانه صد هزار نفر خواهد شد.

درحال حاضر بیش از چهل هزار دانشجو که ۲۵ در صد آنها را دختران تشکیل می دهند، در ۱۹ نهاد آموزش عالی در افغانستان مشغول آموزش اند. شماری از دانشگاهها ساختمان مخصوص به خود شان را ندارند و در ساختمانهای دیگر دولتی و یا ساختمانهای اجاره ای خصوصی به کارشان ادامه می دهند. اما وضع برخی دیگراز دانشگاهها از این نظر بهتر شده، دانشگاه کابل وبامیان بازسازی شده، دانشگاه هرات ساخته شده، وکار ساختن شماری دیگراز دانشگاهها نیز جریان دارد.

کمبود بودجه

ده درصد بودجه سالانه افغانستان به امور آموزشی اختصاص دارد، که از این میان هفت درصد آن مربوط به وزارت معارف (آموزش وپرورش) است، یک درصد مربوط به نهاد های تحقیقاتی و یک درصد مربوط به آموزش عالی، ومهم تر ازهم اینکه ۶۰ در صد بودجه وزارت تحصیلات عالی نیزصرف تامین نیاز های خوابگاه یا ( لیلیه ) می شود.

کاستی های دیگر

استادان سالخورده که زمانی از استادان مسلم در رشته های تخصصی شان بودند، سی سال از دسترسی به امکانات برای تحقیق باز ماندند، و امروز با رو نوشت های سالهای جوانی شان به کلاس می آیند، و دانشجویان با نیازمندی ها و توقعات جدید. استادانی جوانتر که خود در دانشگاههای افغانستان درسالهای جنگ تحصیل کرده اند و فرصت ادامه تحصیل دربیرون از کشور نداشته اند بیشتر تلاش می کنند تا دانشجویان را حتی از پرسیدن نیز باز دارند تا مبادا وقار استادانه شان خدشه دار شود.

شاگردان هم با وقوف به همه این مسایل، با علاقه به آموزش و بی توجه به شرایط کشور قادربه درک استادان شان نیستند و در جلسات خصوصی شدیدا از وضعیت موجود شکایت می کنند. در این میان تنها حضورشماراندکی از بهترین استادان در دانشگاههای افغانستان سبب دلگرمی دانشجویان است.

کمبود کتاب و امکانات تحقیقاتی برای استادان و دانشجویان، کمبود ازمایشگاهها (لابراتوارها)، کمبود استادان مجرب و متخصص از عمده ترین کاستی های دیگری است که دانشجویان، استادان و مسوولان وزارت تحصیلات عالی از آن سخن می گویند.

اما باوجود همه اینها امید و تلاش برای بهبود را قویا می شود حس کرد. چون ازیک طرف حالا وضعیت با سالهای جنگ و دوران طالبان قابل مقایسه نیست و ازسوی دیگر عزم برای بهتر شدن وجود دارد.

امیر فولادی