سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

عملیات قندهار , کابوسی برای اشغالگران افغانستان


عملیات قندهار , کابوسی برای اشغالگران افغانستان

پس از حوادث ۱۱ سپتامبر, آمریکا و متحدانش به بهانه برقراری امنیت بین الملل و مبارزه با تروریسم به اشغال افغانستان پرداختند

پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، آمریکا و متحدانش به بهانه برقراری امنیت بین‌الملل و مبارزه با تروریسم به اشغال افغانستان پرداختند. آنها در حالی سال ۲۰۰۱ به این اقدام دست زدند که ادعای آنها برقراری ثبات، اهدای دموکراسی و پایان دادن به افراطی‌گری در این کشور بود.

اکنون ۹ سال از آن زمان می‌گذرد و نه تنها این ادعا محقق نشد بلکه هر روز بر میزان ناآرامی‌های افغانستان و میزان تلفات اشغالگران افزوده می‌شود. هزینه‌های جنگ نیز بالغ بر میلیاردها دلار شده که شرایطی بحرانی را برای آمریکا و متحدانش به همراه داشته است.

نکته قابل توجه در تحولات افغانستان، تحرکات جدید اشغالگران برای آغاز عملیات گسترده در قندهار است. بر اساس گزارش‌های منتشره، آنها با ۲۰ هزار نیرو این عملیات را علیه مرکز اصلی طالبان آغاز می‌کنند. این عملیات در حالی صورت می‌گیرد که پیش از این آنها عملیات هلمند را اجرا کرده بودند تا به اصطلاح گامی برای برقراری ثبات در این کشور برداشته باشند. هر چند اشغالگران عملیات قندهار را گامی مهم برای تحقق اهداف خود می‌دانند، اما بررسی تحولات از چالش‌های گسترده آنها در این عرصه حکایت دارد که می‌تواند به شکست و ناکامی این عملیات منجر شود.

● پیش‌زمینه‌ها

در بررسی دلایل رویکرد اشغالگران به برگزاری عملیات‌های گسترده در افغانستان چند نکته قابل توجه است.

اولا دکترین اوباما برای جنگ افغانستان که بر اساس آن با افزایش نیرو، افغانستان به محور عملیات‌های آمریکا تبدیل می‌شود، به گونه‌ای که اصلی‌ترین تحرکات نظامی در این کشور صورت می‌گیرد. اوباما بر اساس این طرح اعزام ۳۰ هزار نیروی جدید به افغانستان را در دستور کار قرار داد. همچنین از اعضای ناتو خواست تا نیروهای جدید به این کشور اعزام کنند.

ثانیا بر اساس دکترین جدید ناتو تا سال ۲۰۲۰ نیز افغانستان از محورهای اصلی تحرکات ناتو خواهد بود که موفقیت در آن ضروری است. ناتو افغانستان را سکوی پرش طرح‌های نظامی خود در جهان می‌داند و برای موفقیت در این طرح هر هزینه‌ای را می‌پردازد.

بر این اساس آمریکا و ناتو با افزایش نیرو تحرکات جدیدی را برای افغانستان آغاز کرده‌اند که محور اصلی آن را پس از جنگ هلمند، عملیات قندهار تشکیل می‌دهد.

● اهداف طرح

بررسی کارنامه اشغالگران نشان می‌دهد که آنها در ۹سال گذشته با چالش‌های بسیاری مواجه بوده‌اند که اکنون نیز ادامه دارد و حتی تشدید شده است. آنها برای خروج از این چالش‌ها نیازمند تحرکات جدیدی هستند که برگزاری عملیات‌های نظامی، بخشی از این اقدامات را در بر می‌گیرد. پاسخگویی به افکار عمومی غرب و جهان برای توجیه ادامه اشغال افغانستان، کسب حداقل موفقیت در برقراری امنیت به‌عنوان دستاوردی در کارنامه اوباما، بالا بردن روحیه سربازان و جلوگیری از فروپاشی داخلی ائتلاف جنگ ایجاد شرایط امنیتی برای آغاز استفاده از معادن و منابع طبیعی افغانستان، تضعیف قدرت طالبان و برتری در این عرصه برای اعلام پیش شرط‌هایشان برای مذاکره احتمالی با طالبان، نمایش قدرت جهانی ناتو و احیای آبروی از دست رفته آن، تقویت پایگاه‌های نظامی در آسیای مرکزی و قفقاز به بهانه مبارزه با طالبان، تشدید حملات هوایی آمریکا به خاک پاکستان به عنوان مرحله‌ای از عملیات پاکسازی طالبان، پاسخگویی به انتقادهای مردم افغانستان در مورد بحران‌های امنیتی در این کشور و... از جمله اهداف عملیات در قندهار است. البته چنان که فرماندهان نظامی اذعان کرده‌اند این عملیات کوتاه مدت نبوده و چند ماه به طول می‌انجامد که خود گواهی بر شرایط دشوار حاکم و نیروهای خارجی برای تحقق اهداف اعلام شده است.

● موانع طرح

هر چند اشغالگران ادعاهای بسیاری برای مبارزه با طالبان و انجام عملیات بزرگ در قندهار دارند، اما روند تحولات از مشکلات عدیده آنها در تحقق این امر حکایت دارد که عبارتند از:

الف) هر چند اشغالگران بیش از ۱۰۰ هزار نیرو در افغانستان دارند و عملیات قندهار را با ۲۰ هزار نیرو آغاز می‌کنند، اما بحران‌های داخلی در ارتش و ضعف روحی و روانی آنها چالش بزرگی را برای آنها ایجاد کرده است. آمار بالای تلفات در روزهای اخیر و تاکید بسیاری از کشورها بر عدم اعزام نیرو به افغانستان بر چالش‌های اشغالگران افزوده است. این عوامل در کنار کمبود تجهیزات بویژه انهدام تجهیزات انتقال یافته از خاک پاکستان به افغانستان توسط طالبان چالش‌های اشغالگران را تشدید کرده و نتیجه آن تردید در آغاز عملیات است.

آمارها نشان می‌دهند ارتش اشغالگران در بدترین شرایط روحی و تجهیزاتی قرار دارد به گونه‌ای که بخش عمده‌ای از تلفات اشغالگران نتیجه خودکشی نظامیان یا کشته شدن آنها توسط فرماندهان به دلیل تمرد از دستورات است.

ب) هر چند عملیات اشغالگران با ادعای برقراری امنیت بوده، اما نتیجه آن کشته شدن غیرنظامیان است. این امر موجی از نارضایتی مردمی و حتی پیوستن آنها به طالبان را به همراه داشته است. اکنون اشغالگران برای آغاز عملیات با مساله‌ای به نام نارضایتی افکار عمومی افغانستان مواجهند که می‌تواند بر عملیات آنها تاثیرگذار باشد. تاکید عفو بین‌الملل و نهادهای حقوق بشر بر کشتار غیرنظامیان در عملیات‌های اشغالگران موجب شده این نیروها در نهایت با تردیدهای بیشتری عملیات‌های خود را آغاز کنند تا مورد بازخواست جهانی قرار نگیرند. کشتار غیر نظامیان به رسوایی برای اشغالگران بویژه آلمان، انگلیس و آمریکا مبدل شده است که پیامدهای سنگینی برای آنها در عرصه جهانی داشته است.

ج) به رغم آن که کرزای رئیس‌جمهور افغانستان از آغاز عملیات در قندهار خبر داده، اما مغایرت سیاست‌های وی با اشغالگران از موانع اجرای عملیات گسترده اشغالگران است. کرزای بر اساس جرگه صلح خواستار مذاکره با تمام گروه‌ها و طالبان است، در حالی که اشغالگران همچنان به عملیات نظامی ادامه می‌دهند. این مساله تقابل طرفین را به همراه داشته است بویژه این‌که عملیات اشغالگران برابر با کشتار غیرنظامیان و نیز تحریک طالبان شده که پیامدهای سنگینی را برای کرزای به همراه دارد. کرزای برای جلوگیری از انتقادهای مردمی باید در برابر اشغالگران موضعگیری تندی داشته باشد که این امر بعضا تقابل‌ها و برخی اختلافات میان طرفین را به همراه داشته است.

د) از مهم‌ترین نکات در ادامه جنگ افغانستان اختلافات شدید میان اعضای ناتوست. بحران اقتصادی نارضایتی از فرماندهی آمریکا بر ناتو، آمار بالای تلفات و ناتوانی در پاسخگویی به افکار عمومی، هزینه‌های سنگین جنگ در حالی که دستاورد اقتصادی در افغانستان نداشته‌اند، تخریب چهره کشورها میان افکار عمومی جهان، از دست دادن منافع در جهان بویژه در کشورهای اسلامی و... اختلاف‌های بسیاری را میان اعضای ناتو به همراه داشته است. این مساله موجب شده تا این کشورها نتوانند به طور کامل و جامع در تحقق اهداف از پیش تعیین شده گام بردارند و صرفا با برخی جلسات ساختگی در سطوح مختلف سعی در پنهان‌سازی این اختلافات را دارند، ولی در عمل نمی‌توانند به اجماع کامل دست یابند. بسیاری از ناظران سیاسی نشست‌های ناتو را صرفا اقداماتی تشریفاتی برای بیان اتحاد میان طرفین با گرفتن عکس‌های یادگاری می‌دانند که در نهایت دستاوردی برای ناتو بویژه در اجرای طرح‌های خود در افغانستان نداشته است.

● نتیجه‌گیری

در جمع‌بندی کلی از طرح عملیات قندهار می‌توان گفت این عملیات نیز به رغم ادعاهای مطرح شده مانند عملیات هلمند نمی‌تواند دستاوردی برای اشغالگران داشته باشد چنان که پس از عملیات هلمند نیز نه تنها طالبان ضعیف نشده بلکه بر حجم تحرکات آن افزوده شده است. عدم اعلام جدول زمانی برای پایان عملیات قندهار خود سندی بر سستی اشغالگران در اجرای این طرح است که موجب شده از هم اکنون شکست آن در اذهان تداعی شود، بویژه این‌که در روزهای اخیر موجی از تلفات سنگین اشغالگران را در برگرفته که خود گواهی بر تزلزل و ناتوانی درونی آنهاست؛ امری که می‌تواند به تشدید بحران و اختلافات داخلی در ناتو و تضعیف بیشتر جایگاه اشغالگران در افغانستان منجر شود، هرچند آنها با ادعاهای تبلیغاتی و عملیات نظامی که اکثرا به کشتار غیر نظامیان منجر می‌شود سعی در سرپوش نهادن بر این چالش‌ها دارند.

اکنون اشغالگران در باتلاقی گرفتار شده‌اند که ادامه حضور در آن برابر با نابودی است و خروج از آن نیز شکستی با پیامدهای سنگین برای آنان خواهد بود لذا با اجرای طرح‌های موقت مانند عملیات هلمند و سپس قندهار سعی در سرپوش نهادن بر این رسوایی‌ها دارند، هرچند برای بلندمدت هیچ گونه استراتژی ثابتی نداشته و صرفا به دنبال برخی تحرکات کوتاه مدت هستند تا شاید در لوای آن بتوانند حداقل دستاوردی را برای نمایش دادن به جهانیان کسب کنند که تاکنون در اجرای آن نیز ناموفق بوده‌اند.

قاسم غفوری