جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

مشكل گردشگری كجاست


مشكل گردشگری كجاست

واقعیت این است, مشكلات گردشگری جدا از دیگر مشكلات نیست, منتهی یك خرده بیشتر است و آن هم به علت تعدد مراجع ذیربط و تعدد سلیقه و اعمال این سلیقه هاست

با بهره‌گیری از اظهار نظر كارشناسان و دست‌اندركاران صنعت گردشگری و نیز تنی چند از مسوولان می‌خواستیم «مشكل گردشگری كجاست» را پی بگیریم و گزارش مربوطه هم تهیه و آماده صفحه‌بندی شده بود اما:

نامه‌ی مشروحی در ۲۴ صفحه كه حاوی مطالب تحقیقی و تحلیلی و خبری جالبی بود به دفتر مسافران واصل شد. نویسنده‌ی این نامه كه شك نیست در زمره‌ی دست‌اندركاران و علاقه‌مندان صنعت گردشگری است در عین حال كه در ابتدا ایراد گرفته كه «مشكل» تنها «مشكل گردشگری» نیست. خود نیز در نهایت به بررسی مشكلات گردشگری پرداخته، و به عنوان شاهد، بریده خبرهای چاپ شده مربوط را نیز ارسال داشته است.

● مگر تنها گردشگری است كه مشكل دارد؟

شما بارها در این سلسله مقالات، گردشگری اینجا را با دیگر كشورها مقایسه كرده‌اید.

كشورهایی كه در رده‌های بسیار پایین جاذبه‌های گردشگری هستند و از نظر تاریخ كهن و میراث فرهنگی، قابل مقایسه با ایران نیستند با وسعتی در حد و حدود نصف یك استان این كشور پهناور، درآمد سرشاری از قبل گردشگری و توریست دارند.

درآمدی كه برای ما به صورت یك ایده‌آل دست نایافتنی است.

چرا مرتب آمار گردشگری اینجا را با دیگر كشورها مقایسه می‌كنید؟ این مقایسه كار درستی نیست.مقایسه‌ی آمارها وقتی پاسخگوست كه در شرایط مساوی مورد بررسی قرار گیرد آنها خواسته‌اند برنامه‌ریزی كرده‌اند و موفق هم شده‌اند.

آیا ما هم واقعاً خواسته‌ایم؟ آیا ما هم از ابتدا برنامه‌ریزی مدونی داشته‌ایم؟ از ابتدا فقط حرفش را زده‌ایم، بودجه‌ها را به مصرف رسانده‌ایم به علاوه مگر تنها گردشگری مشكل دارد؟ آیا بقیه‌ی سازمان‌ها واقعاً مشكلی ندارند؟

مگر ما در راه و ترابری، در اقتصاد، در كشاورزی، در صنایع، در آب و برق و گاز و تلفن و ترافیك و… مشكل نداریم؟

واقعیت این است، مشكلات گردشگری جدا از دیگر مشكلات نیست، منتهی یك خرده بیشتر است و آن هم به علت تعدد مراجع ذیربط و تعدد سلیقه و اعمال این سلیقه‌هاست. باید این را هم به خاطر داشت همین اختلاف سلیقه‌ها و احتمال اعمال آن، با تمام مشكلات و دست و پاگیری‌هایش، این خاصیت را هم دارد كه می‌تواند بهانه‌ای باشد برای عدم تحقق وعده‌ها و برنامه‌ها…

هرچند اكثر مسوولین، واقعاً سیاستمداران قدرتمندی هستند، خوب حرف می‌زنند، خوب برنامه‌سازی می‌كنند و وعده می‌دهند. زیاد هم از خلف وعده یا عدم اجرای برنامه‌هایشان نگران و ناراحت نیستند. چون به درستی می‌دانند كمتر دیده و شنیده شده است كه در طول مسوولیت‌ها، یا در پایان حاكمیت بر تشكیلات اداری، از سوی ارگان یا مقام بالاتری پرسش شود كه آن وعده‌های داده شده چرا انجام نگرفته و یا چقدر از برنامه‌ها و پروژه‌های ادعایی به مرحله‌ی اجرا درآمده است؟

عموماً آمدن مسوولین با طرح برنامه‌ها و پروژه‌هایی چشم پركن و وعده و حرف، جابجایی‌های مدیران پایین‌تر آغاز می‌شود، خداحافظی و رفتن آنها هم با سكوت و آرامش ناشی از سعه صدر دیگران انجام می‌گیرد.

نه آمار و بیلان كاری، نه بیلان مالی و نه حسابرسی نتیجه‌ی حرف‌ها و وعده‌های داده شده، اگر علاقه‌مند باشید من می‌توانم دهها نمونه از دهها سازمان ارایه دهم، ولی چون شما با این تصور كه می‌توانید با تداوم بحث «مشكل گردشگری كجاست» به روشن‌سازی بعضی مسوولین صفر كیلومتر كمك كرده باشید عرض می‌كنم:

چنانكه می‌دانید، اولین قدم برای جذب توریست و گردشگر خارجی و توسعه‌ی گردشگری در سال ۱۳۴۲ برداشته شده و سازمان جلب سیاحان به وجود آمد و ۵ سال بعد با آغاز به كار فرهنگ و هنر «جلب سیاحان» نیز زیرمجموعه‌ی آن قرار گرفت.

اقدامات و برنامه‌ریزی‌ها در زمینه‌ی توسعه‌ی گردشگری و جذب توریست ادامه یافت.

از آن زمان تا به حال چهل و چند سال می‌گذرد و در این مدت تحولات زیادی در امر گردشگری در جهان اتفاق افتاده است.

آمار گردشگری و توریسم كه در سال ۱۹۵۰ میلادی حدود ۲۰ میلیون نفر بود به ۷۶۰ میلیون نفر در سال ۲۰۰۴ رسید و درآمدی بیش از یك هزار و ۵۵۰ میلیارد ایجاد كرد و به موازات آن ۱۰۰ میلیون شغل به وجود آورد و موجبات تشكیل سازمان جهانی گردشگری شد و این سازمان موفق شد با ارزیابی توانایی‌ها و امكانات و پتانسیل‌های گردشگری كشورهای مختلف اطلاعات و آمارهای جامعی تهیه كند و به تفكیك میزان درآمد و اقبال گردشگران از قاره‌ها، كشورها و مناطق مختلف بپردازند و از این رهگذر ما دانستیم كه از نظر جاذبه‌های گردشگری در ردیف كشورهای نخست دنیا قرار داریم، ولی سهم ما از درآمدهای گردشگری بسیار ناچیز و حدود یك دهم درصد می‌باشد و در ردیف هفتاد و پنجم قرار گرفته‌ایم.

با دسته‌بندی انگیزه‌های مختلف سفر گردشگران مشخص شد، كه در دنیا ۱۳ نوع جهانگرد با انگیزه‌های متفاوت مثل آشنایی با فرهنگ و سنن و آداب و رسوم اقوام و ملل، آشنایی با تاریخ و تمدن‌های باستانی، بازدید از جاذبه‌های طبیعی «اكوتوریسم» و استفاده از امكانات ورزشی و تفریحی … سفر می‌كنند.

كارشناسان گفتند و شنیدیم و قبول كردیم گردشگری مهمترین و بزرگترین و مفیدترین تحرك اجتماعی بشری است و می‌تواند منشأ عمیق‌ترین اثرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد.

صنعت توریسم با مقایسه دیگر صنایع، بیشترین درآمدزایی را به نسبت سرمایه‌گذاری و صرف هزینه، دارد.

براساس آمار تهیه شده دیگران، حجم پولی كه از طریق جهانگردان دنیا طی یك سال جا به جا می‌شود حدود ۵/۲ برابر درآمد سالانه كشورهای نفت‌خیز اپك از محل فروش نفت است.

هر دلار سرمایه‌گذاری در صنعت توریسم طی مدت ۲۰ سال حدود ۴ هزار دلار عاید سرمایه‌گذار می‌سازد.

زمان به سرعت گذشت و اگرچه وقفه‌ای چند ساله، با آغاز انقلاب و پس از آن حمله‌ی صدام و نیروهای عراقی تحت امر استكبار به ایران، در عمران و آبادانی و سازندگی كشور و نیز مسئله گردشگری پیش آمد، ولی فرصت‌های برنامه‌ریزی در امر گردشگری، چه قبل و چه بعد از این ایام هم بیشتر به حرف گذشت.

در حالی كه دیگران با كمترین امكانات و نازل‌ترین آثار فرهنگی و جاذبه‌های توریستی، با برنامه‌ریزی صحیح و زمان‌بندی شده پیش ساخت‌های كشورشان را آماده می‌ساختند ما به مطالعه و مشاوره درباره‌ی كشورهای موفق در امر گردشگری و دید و بازدید از شهرها و كشورهای بزرگ و كوچك مشغول بودیم.

دیگران با كمترین آثار فرهنگی و تاریخی و امكانات و جاذبه‌های توریستی بدون هیچ حرف و حدیثی برنامه‌ریزی و پس از آن عمل كردند و آنچنان پیش رفتند كه رسیدن به آنها در قله‌ی آرزوهای ما قرار گرفت.

از مجموع مطالعات و بحث‌های فراوان در مورد این كه ورود توریسم برای كشور چه فواید و مضراتی در پی دارد و در چه زمینه‌هایی در امر جذب توریسم باید بیشتر فعال باشیم به این نتیجه رسیدیم كه توریسم مذهبی و فرهنگ‌گرا و علاقه‌مندان به آثار باستانی و تاریخ و آداب و سنن و اكوتوریسم می‌تواند از نظر اجتماعی كم خطرتر و ایده‌آل باشد زیرا:

توریست مذهبی و فرهنگی دور از آلودگی‌ها و بدآموزی‌هاست و علاقه‌مندان به طبیعت نیز كه اكوتوریست خوانده می‌شوند، هم اثر تخریبی بسیار كمتری در محیط اجتماعی ایجاد می‌كنند و هم نیاز به زیر ساخت‌های كمتری دارند و این بخش در دنیا ۱۰ درصد كل جهانگردی و توریسم را در بر می‌گیرد و متعاقب آن، یكی از قدم‌های مفیدی كه در جهت توسعه‌ی گردشگری مذهبی و اكوتوریسم برداشته شد برگزاری اجلاس وزرای جهانگردی كشورهای اسلامی در اصفهان بود.

این كنفرانس در نوع خود كم‌نظیر و طبعاً از اعتبار و هزینه‌ی بالایی هم برخوردار بود. در طول این اجلاس پس از پایان هر جلسه معزالدین رییس وقت سازمان ایرانگردی و گردشگری در یك كنفرانس خبری رئوس مطالب مورد بحث را در اختیار رسانه‌ها قرار می‌داد و در یكی از همین جلسات از افزایش قریب‌الوقوع گردشگران اسلامی و علاقه‌مندان به اكوتوریسم خبر داد، و گفت: كویر ایران یكی از مناطق كم نظیر، دیدنی و زیبای طبیعت است و چون در آینده‌ی نزدیك علاقه‌مندان بسیاری برای دیدن شب پر ستاره و صبح زیبا و پاك كویر در قالب تورها به این منطقه سفر می‌كنند، یا گردشگران خارجی با اتومبیل فاصله‌ی اصفهان به یزد و كرمان و در نهایت به جنوب خراسان و مشهد را از طریق جاده‌ای كه از دل كویر می‌گذرد طی می‌كنند از هم اكنون برنامه‌ریزی می‌شود تا امكانات رفاهی و بهداشتی قابل قبولی در مسیر راه فراهم شود و از جمله این امكانات احداث تعدادی توالت فرنگی در طول مسیر جاده است و افزودن بودجه و اعتبارات لازم در این زمینه، تامین شده. كار ساختمان و احداث آنها طی هفته‌های آینده آغاز می‌شود.

پس از پایان همایش، اگرچه به مرور تا حدودی بر تعداد گردشگران مذهبی و زایران خارجی افزوده شد ولی ورود آنها در غالب گروه و بیشتر به وسیله هواپیما بود. نه توریست مسلمان و عرب از كویر دیدن كرد و نه یكی دو ماه یا یكی دو سال بعد، این برنامه نه چندان قامض انجام گرفت. وقتی هم كه دوره‌ی حكومت ایشان بر سازمان گردشگری به سر آمد هیچ كس نپرسید این كار خیر را كه در حضور جمعی مدیر و نماینده و سردبیر رسانه‌ها مطرح فرمودید در كجا انجام گرفت، چند تا ساخته شد و چه تعداد باقی مانده است.

چرا راه دور برویم بعد از ایشان، روسای بعدی سازمان درباره برنامه‌هایی كه ارایه دادند به چه نتایجی رسیدند؟

مثلاً رییس سابق سازمان گردشگری، چقدر راجع به برنامه‌ریزی ورود ۲۰ میلیون گردشگر خارجی حرف زد و مصاحبه كرد.

وقتی قرار است طی مدت ۲۰ سال آمار گردشگرانی كه به ایران می‌آیند به ۲۰ میلیون افزایش یابد. طبیعی است كه باید این افزایش به مرور انجام گیرد و اثرات برنامه‌ریزی به تدریج نمایان شود.

آمارهای ارایه شده حكایت از آن داشت كه آمار توریست افزایش یافته است این سوال مطرح شد كه آمارگیری به چه صورت انجام شده؟ و اصولاً آمار ورودی مسافران از مرزهای زمینی و مبادی فرودگاهی می‌تواند به عنوان آمار توریست تلقی شود؟

این ابهام نه در زمان بودن ایشان در راس كار و نه بعد از رفتنشان روشن شد.

همچنان كه وقتی ایشان رفتند، هیچگاه بیلانی هم از مخارج و هزینه‌های دوران خدمت خود ندادند. چون طبق سنت ممكن است در پاره‌ای مواقع، مسئله كمبود اعتبار مطرح شود ولی چنین رسمی در هیچ سازمانی معمول نیست كه در زمینه‌ی مخارج و هزینه‌ها بحثی به میان آید.

ایشان به نوشته‌ی خود شما، رجلی شیرین سخن و به قول رییس جامعه‌ی هتلداران دارای روابط عمومی بسیار قوی بودند و هستند. طبعاً تشریح موفقیت‌های احتمالی و توجیه دلایل و علل ناكامی در اجرای بعضی وعده‌ها و برنامه‌ها برای ایشان كار زیاد سختی نبود. خاصه در سازمانی كه به روایت دوست و دشمن بیش از انگشتان هر دو دست سازمان‌های دیگری در كار آن دخیل هستند و می‌توانند اثرگذار باشند.

ما درباره‌ی ارگان‌ها و سازمان‌های مرتبط با گردشگری و دخالت‌های به جا یا نابجا در برنامه‌ها حرف‌هایی می‌شنیدیم، اما چون از زبان اصناف مرتبط با این صنعت بود با وجود دلایل ارایه شده كمتر می‌توانستیم باور داشته باشیم تا این كه دوسال پیش علی هاشمی معاون آن زمان سازمان گردشگری در یك همایش از عدم هماهنگی میان دستگاه‌های اجرایی لب به شكایت گشود و گفت: در امر گردشگری ۱۶ ارگان و سازمان در داخل كشور دخیل هستند.

ایشان نگفت، ولی مفهوم كلامش می‌توانست این باشد كه هركدام نیز ساز خود را می‌زنند.

با این حساب توجیه عدم موفقیت و یا كندی كار یا هزینه‌های بی‌جواب و بی‌اثر، كار بسیار ساده‌ای است.

شما خبرهای همین چند ماهه‌ی اخیر را مرور كنید تعداد قابل توجهی از آنها مربوط به كاوش‌های مختلف باستان‌شناسی و… است. از آن جمله می‌خوانیم:

▪ در ششمین فصل كاوش باستان‌شناسی در «تخت سلیمان» بخش دیگری از بافت مسكونی این مجموعه‌ی باستانی كشف شده است.

یوسف مرادی سرپرست كاوش‌های باستانی گفته است در یك بافت تاریخی كه مربوط به اواخر دوره‌ی ایلخانی است، تعدادی كوره‌های صنعتی، كوره‌های حمام و منازل مسكونی كشف شد.

▪ پنجمین فصل كاوش‌های محوطه‌ی باستانی گوهرتپه‌ی مازندران در حالی آغاز شده است كه باستان‌شناسان كشورهای انگلستان، قبرس، لهستان و دانشگاه‌های یونان و آلمان همراه هیات ایرانی در این كاوش‌ها شركت دارند.

محوطه‌ی باستانی گوهرتپه در مسیر بهشهر- ساری واقع شده و براساس اظهارات علی ماه‌فروزی سرپرست هیات گوهرتپه یكی از چهار سایت بزرگ شهرنشینی ایران است. توپوگرافی‌ها نشان می‌دهد این منطقه، شهری در هزاره‌ی چهارم قبل از میلاد بوده كه به تدریج وسعت یافته و به صورت یكی از بزرگترین شهرهای فلات مركزی ایران و حاشیه‌ی دریای خزر درآمده است.

وی از وجود یك انسان‌شناس ایرانی دانشگاه ورشو در میان باستان‌شناسان فعال در كاوش‌های گوهرتپه خبر داده افزود: به غیر از مطالعه‌ی گوهرتپه، تپه حصار در شمال شرق فلات مركزی، تورنگ تپه، شاهین‌تپه و پایین‌تپه واقع در استان گلستان و تپه‌هایی در دره‌های لومبار و تپه‌های جنوب و جنوب غرب تركمنستان و عشق‌آباد مطالعاتی انجام می‌شود تا در مورد نحوه‌ی مهاجرت اقوام مختلف و انسان‌شناسی اطلاعات خود را تكمیل كنیم.

وی همچنین گفته است، پیكرهای مختلف انسان و حیوان كشف شده در گوهرتپه و یافته‌های باستان‌شناسی حكایت از آن دارد كه حدود ۵ هزار سال پیش مردمان این منطقه به تمدنی رسیده‌اند كه منجر به شهرنشینی شده است.

▪ با تلاش و كاوش‌های ۱۲ ساله، تختگاه غربی كاخ آپادانا با وسعت ۳۸۰ هزار متر سر از زیر خاك بیرون آورده است. امیر عابدین كاملی سرپرست كاوشگران، با تایید این موفقیت گفته است، در صورت همكاری مسوولان، دستاورد كاوش‌ها بازسازی خواهد شد. و افزود با یافتن حصار و راه‌پله‌های تختگاه غربی كاخ، مشخص شده كه راه ورودی آن از ضلع غربی بوده است.

مسعود رحمانپور


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.