سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

خاطره بازی در سیما


خاطره بازی در سیما

درباره برنامه های نوستالژیک تلویزیون به بهانه پخش «یادگاری»

تولید و پخش برنامه‌های نوستالژیک در سیما عمر زیادی ندارد. اواخر دهه ۸۰ بود که بینندگان تلویزیون چشمشان به جمال این گونه برنامه‌ها روشن شد! برنامه‌هایی که با هدف پخش آثار صوتی ـ تصویری دهه ۶۰ برای کودکانی که حالا مرز سی سالگی را رد کرده‌اند روی آنتن می‌رفت. «بچه‌های دیروز» محصول شبکه تهران، شامل بخش‌های مختلفی مانند فیلم‌های سینمایی و عروسکی ۲۰، ۳۰ سال پیش، گزارش مردمی، حضور الهه رضایی و گیتی خامنه به عنوان قدیمی‌ترین مجریان برنامه کودک، وله و پلاتو و زیرنویس‌های مرتبط با برنامه بود.

اما شاید بتوان «نقره» را موفق‌ترین برنامه این مدلی برشمرد که روزهای جمعه ساعت ۱۲ ظهر از شبکه یک سیما پخش می‌شد؛ برنامه‌ای جذاب و پر از خاطره که توسط منصور ضابطیان و محمد صوفی تهیه شده بود. نقره رویکردی نوستالژیک به پدیده‌ها و وقایع محبوب دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ داشت و در هر برنامه درباره یک مجموعه یا فیلم متعلق به آن مقطع، یک کارتون خاطره‌انگیز، پدیده مهم و تاثیرگذار آن سال‌ها یا شخصیتی محبوب صحبت می‌شد.

پس از نقره، سه چهار سال خبری از این نوع برنامه‌ها نبود تا این‌که «یادگاری» با اجرای مسعود فروتن روی آنتن شبکه سه سیما رفت. با این‌که فروتن در مصاحبه‌ای ادعا کرده «تب پخش آثار نوستالژیک مرا نگرفته است»، اما شکل و شمایل برنامه نشان می‌دهد چارچوب اصلی کار همان سناریوی نوستالژی بازی است که امتحان خود را پس داده است.

اصطلاح نوستالژی از دو کلمه یونانی ساخته شده‌است: nostos که به معنی بازگشت به خانه ‌است و algia معنی درد معنی می‌دهد. واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد، نوستالژی را شکلی از دلتنگی که ناشی از دوری طولانی از زادگاه است، تعریف کرده‌است. نوستالژی را می‌توان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت‌های گذشته و در تعریفی دیگر، اشتیاق برای چیزهای از دست رفته تعریف کرد.

عمده مخاطبان برنامه یادگاری متعلق به نسل‌های دوم و سوم انقلاب هستند؛ بچه‌هایی که دهه‌های ۶۰ و ۷۰ دوران کودکی و نوجوانی خود را سپری می‌کرده‌اند و امروز بالای ۳۰ سال دارند. برای این نسل، تلویزیون نوستالژی خاصی دارد. آن زمان از شبکه‌های پرتعداد ماهواره‌ای خبری نبود و تلویزیون هم دو کانال بیشتر نداشت که آن هم بعد از ساعت ۱۲ شب فقط برفک نشان می‌داد! مردم سرگرمی دیگری نداشتند، به همین دلیل برنامه‌ها، کارتون‌ها، سریال‌ها، فیلم‌ها و هر آنچه تلویزیون نشان می‌داد ـ فارغ از این‌که مردم دوست دارند یا نه ـ مشتریان پر و پا قرصی داشت. حتی آنهایی که در خانه تلویزیون نداشتند به خانه همسایه‌ها می‌رفتند تا دسته‌‌جمعی مثلا سریال اوشین را نگاه کنند و چون از تکرار و پخش مجدد هم خبری نبود، تمایلشان برای تماشا بیشتر می‌شد. قاعدتا در چنین شرایطی چون تعداد برنامه‌ها اندک بود، بیشتر در ذهن‌ها می‌ماند و به دلیل شرایط اجتماعی آن دوران، بیشتر برای مردم خاطره‌ساز می‌شد.

برنامه یادگاری بر این مساله تاکید کرده و قصد دارد با پخش مجدد برنامه‌های آن دوران، خاطرات گذشته مخاطبانش را زنده کند. این برنامه که هر قسمتش موضوعی مستقل دارد از چند بخش تشکیل شده و متناسب با موضوع، به سراغ تولیدات قدیمی صدا و سیما می‌رود و قسمت‌هایی را به نمایش می‌گذارد. البته سازندگان یادگاری کوشیده‌اند نوآوری‌هایی هم داشته باشند که اگر با درخواست از مخاطبان برای فرستادن عکس‌ها و فیلم‌های قدیمی‌شان بگذریم، به بخش‌های جالبی مثل پخش مسابقه‌های ورزشی قدیمی برمی‌خوریم یا گزارش‌های اجتماعی که مردم مشکلات خود را می‌گفتند؛ همچنین ترانه‌ها که آن زمان سرود نامیده می‌شد و تصنیف‌های خاطره‌انگیز که دیدن و شنیدن آنها پر از خاطره است.

اما آنچه ماهیت وجودی این برنامه را تهدید می‌کند افتادن به ورطه تکرار است که قطعا باعث ریزش مخاطبان خواهد شد. پشتگرمی سازندگانِ این برنامه به آرشیوِ سازمان است؛ آرشیوی که برنامه‌های اینچنینی را تغذیه کرده و می‌کند، بنابراین احتمال تکرار وجود دارد. از طرف دیگر، بازپخش سریال‌های محبوب قدیمی از شبکه‌های آی‌فیلم، نمایش، شبکه‌های استانی و... نه تنها باعث خاطره بازی نمی‌شود، بلکه دلزدگی مخاطبان را در پی خواهد داشت، چون وقتی آن سریال‌ها و برنامه‌ها را می‌تواند به طور کامل تماشا کند، دیگر دیدن قسمتی از آنها در برنامه‌ای مانند یادگاری ممکن است برایش جذابیت نداشته باشد.

جمشید خاوری