جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مروری بر نقش طالقانی در سلب مشروعیت از نظام سلطنتی و سقوط شاه بر اساس اسناد ساواک
در نهضت روحانیت ، منبر یکی از مهمترین ابزارهای پیامرسانی تلقی میشد. در حد فاصل قیام ۱۵ خرداد ۴۲ تا پیروزی انقلاب ، برخی از روحانیون مبارز، با استفاده از این رسانه، نقش مهمی در سلب مشروعیت نظام حاکم ایفا کردند. آنان معمولاً در همان مساجدی که نمازجماعت اقامه میکردند به ایراد سخنرانی نیز میپرداختند. بگونهای که امروزه نام برخی از این مساجد نام همان روحانیون را تداعی میکند. از این جمله میتوان به مسجد هدایت با نام آیتالله طالقانی ، مسجد موسی ابن جعفر با نام آیتالله سعیدی ، مسجد قبا با نام آیتالله مفتح ، مسجد جلیلی با نام آیتالله مهدوی کنی و .... اشاره کرد.
چاپ و انتشار مجموعه اسناد ساواک برخی از این روحانیون ، فرصت مغتنمی است که بتوان ابعاد و گستردگی نقش پیام رسانی آنان را تبیین نمود. این مقاله در صدد بازکاوی نقش سخنرانیهای یکی از این روحانیون مبارز و آگاه بعضی آیتالله طالقانی در مسجد هدایت میباشد.
به جرأت میتوان ادعا کرد که مجموعه اسناد آیتالله طالقانی یکی از بینظیرترین اسناد روحانیون مبارز در طول قریب دو دهه مبارزه علیه نظام حاکم وقت در قبل از انقلاب میباشد. از تحلیل گزارش متن صدها سخنرانی او در طی آن سالها که در برنامه هفتگی « جلسات بحث و تفسیر قرآن» و همچنین به مناسبتهای مختلف دیگر ایراد میکرد ، میتوان به عنوان یک «بررسی موردی» از چگونگی تداوم مبارزات سیاسی علیه هیأت حاکمه وقت بهره برد: راهبردهای ارائه شده برای مبارزه ، نوگرایی سیاسی و مذهبی، قرائتهای نوین از کارآمدی اسلام، فراخوان مستمر به جنبش ، به صحنه آوردن قرآن، پیوند صدها بلکه هزاران تن از دانشجویان و سایر افشار تحصیل کرد. اعم از مهندسین ، معلمین و اعضای احزاب و گروههای سیاسی معارض نظام با مسجد هدایت و تغذیه مستمر فکری آنان و دهها مؤلفه دیگر باعث گردید که مسجد مذکور در آن سالها به یک کانون روشنفکری و مبارزاتی تبدیل شود.
بر این اساس در این مقاله، گزیده موضوعات برخی از سخنرانیهای آیتالله طالقانی به عنوان یک راهبرد اصلی جنبش روحانیت برای آگاهی بخشیدن و بیداری تودهها به شرح ذیل مورد بازکاوی قرار میگیرد. باشد که بیش از پیش زمینه جلب توجه پژوهشگران حوزه انقلاب و تاریخ معاصر به اهمیت این اسناد و بطور کلی مجموعه اسناد منتشره ساواک فراهم گردد:
الف) سخنرانیهای طالقانی قبل از شروع نهضت روحانیت: انتقاد صریح طالقانی به شاه وهیأت حاکمه در این سخنرانیها نموده بیشتری دارد.
ب) سخنرانیهای طلقانی همگام با نهضت روحانیت: لایحه انجمنها ، رفراندوم و ..... در این سخنرانیها مورد نقد قرار گرفته است.
ح) سخنرانیهای طالقانی بعد از آزادی از زندان در سال ۱۳۴۶: این سخنرانیها منجر به ممنوعالمنبر شدن او گردید.
ج) سخنرانیهای طالقانی علیرغم ممنوعالمنبر شدن در سال ۱۳۴۷ و برپایی اولین نماز عید فطر در مسجد هدایت
ه) سخنرانیهای طالقانی در سالهای ۵۰ـ۱۳۴۸ و فراخوان پرداخت فطریه به چریکهای فلسطین
و) تداوم مبارزات طالقانی در تبعیدگاههای زابل و بافت
گفتنی است که بعد از اتمام دوره ۱۸ ماهه تبعید طالقانی ، ساواک مانع حضور ایشان در مسجد هدایت گردید. از این رو وی بعد از این دوره در سال ۱۳۵۲ تا پیروزی انقلاب را غالباً به فعالیتهای سری پرداخته و در پوشش سفر و دیدار با مبارزان سیاسی، فعالیتهای مبارزاتی خود را سامان میداد که این اقدامات بار دیگر منجر به دستگیری او در سال ۱۳۵۴ در پی کشف ارتباط او با سازمان مجاهدین خلق گردید. که تا آستانه پیروزی انقلاب در زندان ماند . در پایان لازم به تذکر است که متن سخنرانیهای آیتالله طالقانی از مجموعه اسناد ساواک وی به شرح ذیل استخراج شده است.
ـ آیتالله سید محمود طالقانی، ج اول: بازوی توانای اسلام، تهران ، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ـ ۱۳۸۱
ـ آیتالله سید محمود طالقانی، ج دوم: ابوذر زمان، تهران ، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ـ ۱۳۸۱
ـ آیتالله سید محمود طالقانی، ج سوم: مالک اشتر دوران، تهران ، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ـ ۱۳۸۱
الف) طالقانی ، روحانی پیشکسوت در عرصه مبارزات سیاسی:
بررسی سوابق سیاسی طالقانی نشان میدهد که مبارزات وی از اواخر دوره سلطنت رضا شاه شروع شده و درجریان آزادیهای سیاسی دهه بیست تا کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ تداوم یافته است. در جریان ملی شدن صنعت نفت ، وی یکی از روحانیون نوگرای مبارز ، در این جنبش نقش مهمی در حمایت از دکتر محمد مصدق ـ نخست وزیر وقت ـ ایفا نمود. از همین مقطع کلاسهای تفسیر خود را در مسجد هدایت آغاز کرد . اولین سند مربوط به طالقانی بعد از کودتا حاکی است که در پی ترور ناموفق حسین علاء ـ نخست وزیر ـ توسط گروه فدائیان اسلام ، دو تن از عاملان آن یعنی خلیل طهماسبی و محمدمهدی عبدخدایی به منزل او پناه آورده و چون مأموران فرمانداری نظامی برای دستگری آنان اقدام کردند، طالقانی از باز کردن درب منزل خودداری نمود ناچار و مأموران از پشت بام وارد منزل شده و آن دو را دستگیر کردند . همچنین «هنگام بازرسی منزل ، سید محمود طالقانی از هتاکی و سخنان رکیک به مأمورین و نفرین نمودن فروگذار ننمود و از امضای صورت جلسه [مربوط به دستگیر شدگان و کشفیان از منزل] نیز خودداری نمود» که همین عوامل منجر به جلب وی نیز گردید.
از همین مقطع است که حساسیت دستگاه امنیتی به فعالیتهای وی افزایش یافته و چندی بعد از تأسیس ساواک در اوایل سال ۱۳۳۶، دستورالعمل مبنی بر کنترل و مراقبت از وی صادر گردیده است. تا اینکه در آغاز سال ۱۳۴۰ به همراه جمعی از روشنفکران مذهبی و همفکران دیرین خود در جبهه ملی نظیر مهندس بازرگان و دکتر سحابی ، نهضت آزادی ایران را بنیانگذاری نمودند. فعالیتهای سیاسی و تبلیغی در پوشش وعظ و مبنی برنامههای اصل این قبیل از روحانیون نظیر: طالقانی، سید ضیاءالدین حاج سیدجوادی ، نهاوندی و غیره را تشکیل میداد.
مدتی بعد در جریان فراخوان و شرکت درمراسم بزرگداشت شهدای ۳۰ تیر در ابنبابویه (محل دفن شهدای ۳۰ تیر ۱۳۳۱) به همراه جمعی از سران جبهه ملی دستگیر گردید. در بازجویی به صراحت اعلام کرد که «برای دین و مملکت فعالیت داشته و بعدها نیز خواهم داشت». از این رو فعالیتهای او بیش از پیش تحت کنترل ساواک قرار گرفت. ساواک اعلام کرد. در طالقانی در منابر بر خلاف مصالح دولت سخنان تحریکآمیز ایراد و شبهای جمعه در مسجد هدایت تحت عنوان تفسیر قرآن از هیأت حاکم انتقاد و عدهای از تهییج و تحریک میکند». در ادامه تصریح شده است: با آنکه چند بار به وی تذکراتی داده شده ولی تأثیری نداشته است. از این زمانی طالقانی به دلیل صراحت و شجاعت در بیان مطالب در بسیاری از مجالس دینی که از سوی عناصر مذهبی جبهه ملی تشکیل میشد به عنوان سخنران به ایراد سخن پرداخته و در مبارزات سیاسی این تشکل نیز در صف مقدم علیه نظام حاکم ایفای نقش میکرد. تا اینکه در جریان برگزاری کنگره جبهه ملی دوم در تاریخ ۱۱/۱۰/۱۳۴۱ به منظور انتخاب اعضای شورای مرکزی ، بنا به توصیه دکتر مصدق از تبعیدگاه احمدآباد برای پذیرش نهضت آزادی در جبهه ملی ، از طالقانی به اتفاق سه تن دیگر از بنیانگذاران نهضت آزادی یعنی بازرگان ، دکتر سحابی و نزیه نیز دعوت به عمل آمد که او و بازرگان در این شورا پذیرفته شدند.
در این سالها طالقانی و مسجد هدایت او به عنوان یکی از کانونهای نادر مبارزه روحانیت علیه نظام حاکم تلقی میشد به ندرت میتوان روحانیونی سراغ یافت که در این سالها و قبل از شروع نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی ، مبارزه علیه نظام حاکم را سرلوحه برنامههای خود قرار داده باشند. این امر از نیمه دوم سال ۴۱ و از ماجرای لایحه انجمنها و در تعامل مرجعیت سیاسی و روحانیت نوگرای حوزه حاصل شد. حال آنکه از سالها پیش طالقانی پیشگام این مبارزه بود.
ب) طالقانی همگام با نهضت روحانیت:
آنچه که از آن به عنوان نهضت روحانیت (نهضت امام خمینی) میتوان نام برد جنبشی است به رهبری مرجعیت سیاسی که در رأس آن امام خمینی قرار داشت و روحانیون نوگرا و بخصوص طلاب جوان حوزه علمیه قم، بدنه اصلی آن را تشکیل میدادند. رحلت آیتالله العظمی بروجردی در فروردین ۱۳۴۰، فرصت مغتنمی برای ظهور مرجعیت سیاسی فراهم آورد. هر چند مرجعیت واحد تا حدودی پراکنده شد ولی رویکردهای نوینی در حوزه و قلم ،گستره نگاه مرجعیت ظاهر شد. آیتالله روحالله خمینی از مدرسین برجسته قم از جمله این مراجع بود. هر چند او سعی میکرد شانه خود را از بار اینگونه مسئولیتها خالی کند ولی تربیت و آمادگی طیفی از شاگردان نواندیش او در حوزه علمیه قم از یک سو و تکاپوهای خلاف شرع و قانون هیأت حاکمه از سوی دیگر، وی را واداشت که گام در عرصه مبارزه و سیاست بگذارد.
آیت الله طالقانی که دو دهه پیش از حوزه قم را ترک کرده بود، اینکه با پیشگامی آن حوزه در مبارزه علیه نظام مستبد حاکم، آمال و آرزوهای خود را در این جنبش یافت و طی دیدارهای پنهان و آشکار با امام خمینی، عزم خود را برای حمایت از نهضت روحانیت جزم کرد. او اینک رسالت بزرگتری بر دوش خود احساس میکرد و آن پیوند و خاستگاه مبارزه یعنی حوزه و دانشگاه بود. از این رو مسجد هدایت را میتوان مهمترین کانون تعامل روشنفکران دینی اعم از اعضا و طرفداران نهضت آزادی، اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان، مهندسین ، معلمان و غیره با نهضت نوخاسته روحانیت علیه نظام حاکم در مبارزه علیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، رفراندوم اصول ششگانه انقلاب سفید و ... تقلی کرد. که این مبارزات باعث شد طالقنای به همرها جمعی دیگر از همفکرانش در آستانه رفراندوم دستگیر و بازداشت شوند. بررسی موضوعات سخنرانیهای طالقانی در این مقطع بیانگر نقش ویژه او در این حوزه میباشد. یک گزاشر ساواک از نقش وی در این خصوص حاکی است: «در منزل آقای طالقانی فعالیت بسیار شدیدی وجود دارد، همه شب افرادی به آنجا رفت و آمد مینمایند که عدهای هم با هم تماس دارند. به منظور رابطههای بسیاری هم از طرف آقای خمینی به منزل آقای طالقانی رفت و آمد دارند و ستار عملیات آخوندها و مخالفین منزل آقای طالقانی است»
ج) طالقانی و محکومیت دهساله زندان: مبارزات آیتالله طالقانی به همراه جمعی از سران نهضت آزادی همگام و در حمایت از نهضت روحانیت منجر به بازداشت آنان گردید. در رأی نهای دادگاه تجدید نظر در مرداد ۴۳ طالقانی و بازرگان هر یک به ده سال ، شیبانی و علی بابائی هر یک به شش سال، یدالله و عزتالله سحابی ، ابوالفضل حکیمی و محمدمهدی جعفری هریک به چهار سال زندان محکوم شدند. طالقانی معتقد بود که جریان محاکمه آنها یک مراسم فرمایشی بیش نیست «بلکه اسرائیل است» که آنرا هدایت میکند. در جریان محاکمه ، دهها اعلامیه از سوی مراجع، علمای برجسته و برخی تشکلهای سیاسی و مذهبی در حمایت از نهضت آزادی و سران آن صادر گردید.
اسناد و گزارشهای ساواک از دوران زندان طالقانی حاکی است که وی به همراه جمعی دیگر از زندانیان سیاسی، بازداشتگاه قصر تهران را به کانون فعالیتهای فکری و مطالعاتی تبدیل کرد. و با برگزاری کلاسهای علمی، از اوقات خود بهرهبرداری بهینه میکردند. خود وی بخشی از کتاب تفسیری «پرتوی از قرآن» را در همین دوران به نگارش در آورد. بخشی دیگر از استاد حاکی از ملاقاتهای مکرر نیروهای مبارز اعم از ملی و مذهبی با زندانیان مذکور است: یک گزارش ساواک از جریان دیدار سه تن از عناصر جبهه ملی: ابوالفضل قاسمی، حاج محمود مانیان و عبدالحسین ثنایی نشان میدهد: «روحیه طالقانی خیلی خوب بود و ضمن مطالب خود اظهار داشت: عظمت یک ملت از زندانی بودن رجال و مبارزات آن پیداست و متأسفانه زندانهای ما خیلی پر نیستند». گفتنی است که در این دوره اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانی در مسجد هدایت را آیتالله سید ابوالفضل موسوی زنجانی به عهده گرفت و در ماههای رمضان نیز محمدتقی شریعتی به ایراد سخن میپرداخت.
به هرحال طالقانی و بازرگان قبل از اتمام دوره ده ساله محکومیت، در چهارم آبان ۱۳۴۶ به مناسبت جشنهای تاجگذاری شاه و فرح مورد عفو قرار گرفته و از زندان مرخصی شدند. از همان آغاز هجوم دیدارکنندگان با آنان، طالقانی را واداشت، مدتی تهران را ترک کند بعد از بازگشت از این سفر، د مراسم نماز عید فطر در مسجد هدایت حاضر شد و در خصوص محرومیت میل از آزادی سخن گفت. از این زمان ضمن برپایی مجدد کلاسهای «جلسات بحث و تفسیر ـ به شرح جدول ذیل ـ در حل برخی مسایل نهضت از قبیل: حل اختلاف فلسفی با فخرالدین حجازی ، شرکت درترحیم تختی و به ایفای نقش کرد.
د) ممنوعالمنبر شدن طالقانی و تداوم مبارزات او:
طالقانی در فاصله کمتر از یک سال بعد از آزادی، به دلیل ایراد سخنرانیهای تند در مسجد هدایت، در اوایل سال ۱۳۴۷ ممنوعالمنبر شد اما علیرغم آن وی به صورت نشسته و بعضا با دعوت از برخی روحانیون مبارز برای ایراد سخنرانی، به فعالیتهای مبارزاتی خود و حفظ جمع یاران مسجد هدایت اهتمام ورزید. در همین زمان سفری به زادگاه خود کلیرد طالقانی نمود. ساواک پیشاپیش تدابیری اتخاذ کرده بود کها ز وی استقابل چندانی به عمل نیاید حتی: به اهالی تکلیف شده بودک ه حق تظاهرات و انجام مراسم استقبال را ندارند و برای تأمین این منظور مقابل هر منزل یک ژاندارم گمارده شده بود تا از بیرون آمدنشان از منزل ممانعت بعمل آورند ولی مردم از راه بام خانه و رفتن از طریق بیابانی و کشتن گاو و گوسفند استقبال نمودند». همچنین در سفری به مشهد ضمن دیدار با آیتالله العظمی محمدهادی میلانی ـ مرجع وقت و پیشگام نهضت روحانیت در خراسان ـ از اینکه نوغانی واعظ در مجلس ترحیم زلزلهزدگان خراسان از شاه تقدیر نموده بود. به وی اعتراض کرد و در اظهار نظری دیگر نیز از اینکه آیتالله العظمی حکیم ـ مرع وقت شیعیان ـ به هیأت حاکمه ایران توجه داشته و بعضا برای آزادی مبارزین توصیههایی مینماید، شکوه نمود و در این مقطع همچنین ایشان به بهانه ددیار فرزندش ـ دانشجوی دانشگاه پهلوی ـ سفری به شیراز نمود. دیدار با ناصر صادق ـ مسئول یکی از شاخههای مجاهدین شیراز ـ علمای مبارز و انجمن اسلامی دانشجویان سوءظن ساواک را برانگیخت! که واقعیت او نیز همین ـ دیدار محرمانه با مجاهدین بود.
علی رغم اینکه آیتالله طالقانی خود یک جریان فکری نوگرایی دینی و سیاسی ایجاد کرده بود و لحظهای از مبارزه غفلت نمیکرد، ولی آموزههای مبارزاتی این جریان نیز در راستای نهضت روحانیت قرار داشت و لذا دیدار و ارتباط خود را با مراجع پیشرو نهضت همچون امام خمینی ، میلانی و شریعتمداری حفظ نمود. یک گزارش حاکی است که کتاب تحریرالوسیله امام از طریق مسافرین نجف برای او و آیتالله سعیدی ارسال گردید. و سعیدی بعد از ترجمه قسمتهای مربوط به «امر به معروف و نهی از منکر» آن را برای طالقانی فرستاده است.
حاصل سخن به نقل از ساواک اینکه :«طالقانی پس از آزادی از زنان ، مجددا فعالیتهای سابق را از سر گرفته و با شرکت در جلسات مسجد هدایت و سخنرانی بالای منبر مطالب ناروا و تحریکآمیز بیان میکند ... بار دیگر مسجد هدایت را به صورت کانونی از عناصر مخالف رژیم و محل ارتباط عناصر نهضت آزادی در آورده است» در ادامه این سند دستور دستگیری او صادر شده است. از آنجا که مدرک قابل استنادی علیه وی بدست نیامده ، سه ورز بعد آزاد گردید.
به هرحا ل برخی سخنرانیهای وی و سایر روحانیون مبارز مدعو به مسجد هدایت راین مقطع به شرح ذیل میباشد.
هـ) آیتالله طالقانی بانی پیوند جنبش آزادیخواهی مردم ایران با مبارزات فلسطین:
در مبارزات آیـالله طالقانی طی سالهای ۱۳۵۰ـ۱۳۴۸ یک نکته درخشان به چشم می×ورد که حائز اهمیت ویژه است و آن فراخوان پرداخت فطریه به چریکهای فلسیطینی و استقبال تودههای مؤمنین مذهبی از آن است. هر چند امام خمینی پیش از آن اعلامیهای در این خصو صصادر کرده بود ولی اقدام عملی در کمک به فلسطینیان صورت نگرفته بود. به هرحال در این فراخوان، در سال نخست در تاریخ ۲۰/۹/۱۳۴۸ مبلغ ده هزار تومان (سند دیگر پانزده هزار تومان) و در سال دوم د رتاریخ ۱۰/۹/۱۳۴۹ مبلغ ۱۶۵۰۰ تومان برای فلسطینیان و ۱۶۰۰ تومان برای زلزلهزدگان مسلمان پاکستانی جمعاوری گردید. اما در سال سوم در تاریخ ۲۹/۷/۱۳۵۰ ، ساواک در آستانه عید فطر و در حالیکه قریب پنج هزار نفر در مسجد هدایت در انتظار آیت الله طالقانی برایاقامه نماز عید فطر و جمعاوری فطریه برای چریکهای فلسطینی ، بسر میبردند ، منزل ایشان را محاصره و از حضور طالقانی در مسجد مذکور ممانعت بعمل آورده و مدتی بعد به تبعید سه ساله به زابل محکوم نمود.
یکی دیگر از فعالیتهای طالقنای در این مقطع حضور گاهگاهی او در «جلسات رایزنی هفتگی وعاظ سیاسی» در صبح روزهای پنجشنبهها بود. این جلسات که در طی سالهای ۱۳۵۲ـ۱۳۴۸ به صورت مستمر و در منازل افراد برگزار میشد، همچون ستاد یبا هدف ایجاد هماهنگی در مبارزه و برنامهریزی عملیاتی. عمل میکرد. ساواک از طریق یکی از مأموران روحانی نفوذی خود بنام شیخ حسین کاشانی از این جلسات کسب اطلاع مینمود. بر اساس یک یا زاین گزارشها در یکی از این جلسات با شرکت: طالقانی ، لاهوتی ، باهنر ، محلاتی، اعتمادزاده ، مروارید ، غیوری ، مطهری، مهدوی کنی و کاشانی درمنزل هاشمی رفسنجانی ، مذاکراتی در خصوص حضور طالقانی در جلسات مذکور به عمل آمده که شیخ فضلالله محلاتی با این استدلال که ساواک روی طالقانی حساسیت دارد، با آن مخالف ورزید و در نهایت قارر شد طالقنای به صورت پراکنده در این جلسات حضور یابد.
از اسناد حایز اهمیت دیگر طالنای در این د وره میتوان به تقسیمبندی پنجگانه افارد و طبقات مرتبط با طالقانی از سوی ساواک به شرح: سران نهضت آزادی و جبهه ملی ، داشنجویان و دانشآموزان ، انجمن اسالم یمهندسین ، کارمندان و فرهنگیان و بالاخره تجار و بازاریان اشاره کرد و در نهایت گزارشهای ده روز تعقیب و و کنترل روزانه طالقنای در آستانه جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی توسط منبع شماره ۴۱۲۰ ساواک نیز قابل تأمل است.
و) طالقانی در تبعیدگاههای زابل و بافت:
اسناد ساواک نشان میهد آیتالله طالقانی در سومین مراسم عید فطر در ۲۹/۷/۱۳۵۰ که قصد دشات ضمن اقامه نماز عید در مسجد هدایت ، فطریه نمازگزاران را جمعاوری و برای چریکهای فلسطینی ارسال نماید، در منزلش تحت حصر قرار گرفت و بعد از طی یک ماه و نیم محاصره و کنترل منزل، بنا به رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی تهران بهس ه سال تبعید. به زابل به اتهام «اخلال در نظم و آرامش جامعه» محکوم شد. اما از بررسی اسناد و همزمانی برخی رویدادها در این دوره ، میتوان عامل دیگری را در این خصوص دخیل دانست. یک گزارش ساواک از تصحیح آن سازمان از سالها پیش برای تبعید طالقانی حکایت میکند. ماجرا از این قرار بود که در جریان نشد به فعالیتهای طالقانی بعد از آزادی از زندان در آبانماه ۱۳۴۶ که منجر به دستگیری و بازداشت سه وزه او د راواخر دی ماه ۱۳۴۷ گردید، در پی بازجویی و عدم دستیابی ساواک به مدارک مستند علیه او، اداره کل سوم ضمن مخالفت با تداوم زندانی نمودن او به دلیل اینکه:«زندانی کردن این شخص موجب تطهیر و مظلوم جلوهگر ساختن او خواهد شد و بار دیگر مانند گذشته فعالیتهایی را از زندان بوسیله ملاقات کنندگان با خود هدایت خواهد نمود». پیشنهاد نموده است: «نامبرده به یکی از نقاط کردستان، آذربایجان و با سیستان و بلوچستان تبعید شود. تا ضمن اینکه مسئله تعقیب و تنبیه او حل شده ... دردسترس عناصر ماجراجو و مخرب [نیز] نخواهد بود تا آنان با تماس با وی و اخذ دستور از او فعالیتهای تازهای را انجام دهند» که این پیشنهاد گویا مورد قبول مقامات بالاتر امنیتی قرار نگرفته است.
اما د رنیمه آذر ۱۳۵۰ این راهکار امنیتی درباره طالقانی به مورد اجرا در آمده است: زیرا سه ماه پیش از آن یعن ید راوایل شهریور دستگیری گسترده مجاهدین در تهران آغاز شد. در این عملیات ساواک با عامل نفوذی خود و تعقیب چند ماه ناصر صادق، بسیاری از خانههای تیمی مجاهدین را شناسایی و در یک عملیات مشترک: ساواک ، شهربانی و کمیته مشترک ، پنجاه نفر ا زکادر رهبری و اعضای فعال آنان را دستگیر نمود.
یک خاطره در این خصوص حاکی است: « شب دوم شهریور ۱۳۵۰ یعنی فردای شروع دستگیری مجاهدین خلق. آقای طالقانی] وقی از دستگیر یمجاهد سفید سعید محسن آگاه میشود،سخت منقلب میگردد و آن شب در مسجد هایت به جمعی از یارانش میگوید: «دستگیر با شروع شد ... مراقب خودتان باشید» سال پیش از آن در جریان واقعه سیاهکل (جنبش فداییان خلق)، ساواک در صدد شناسایی چاپخانه و جمعآوری کتاب در جهاد و شهادت» ایشان به دلیل آنکه «حاوی مطالب مضره است» بر آمد این کتاب حاوی چهار سخنرانی مهم آیتالله طالقانی در دهه چهل بود که یک یا زآنها با همین نام د رمحرم ۱۳۴۱ ایراد شده بود. در این سخنرانی ایشان نوع چهارمی از جهاد در اسلام را ـ علاوه بر جهاد با کفار، دفاع ا زکیان اسلام و جهاد با ذمی برای اینکه بصورت حربی در نیاید ـ را مطرح کرده بود و آن جهاد با استبداد بود «هرگاه که حاکم مستبد نصیحت را نپذیرفت. باید در مقابلش صفآرایی کرد» این فرضیه تأییدی بر مشی چریکی و جهاد مسلحانه علیه دیکتاتوری نظام حاکم بود.
پژوهشگر: رحیم روحبخش
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
اسرائیل ایران رئیس جمهور دولت سیزدهم رئیسی توماج صالحی دولت مجلس شورای اسلامی سیدابراهیم رئیسی مجلس تعطیلی شنبه ها شورای نگهبان
سیل مشهد سیل مشهد تهران خراسان رضوی وزارت آموزش و پرورش پلیس باران آموزش و پرورش بارش باران قوه قضاییه شهرداری تهران
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا چین بازار خودرو مالیات قیمت دلار مسکن ایران خودرو دلار تعطیلی شنبه بانک مرکزی
لیلا حاتمی زری خوشکام علی حاتمی نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران کتاب تلویزیون سریال فردوسی سینما دفاع مقدس
ایلان ماسک
رژیم صهیونیستی غزه روسیه آمریکا فلسطین حماس جنگ غزه اوکراین ترکیه یمن لبنان حزب الله لبنان
فوتبال استقلال تراکتور پرسپولیس مس رفسنجان جام حذفی لیگ برتر سپاهان لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال بازی جواد نکونام
هوش مصنوعی گوگل آیفون اپل سونی جراحی سرعت اینترنت عیسی زارع پور ایرانسل
بارداری کاهش وزن پوکی استخوان چای دیابت سرماخوردگی