شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

رد پایی در مسیر انحرافی


رد پایی در مسیر انحرافی

سریال مسیر انحرافی که در زمان ساخت با هیاهو و تبلیغات بسیاری همراه بود بعد از تعطیلات نوروز روی آنتن رفت

سریال مسیر انحرافی که در زمان ساخت با هیاهو و تبلیغات بسیاری همراه بود بعد از تعطیلات نوروز روی آنتن رفت. شاخص ترین نکته سریال تقلید مضحک آن است از یک مجموعه خارجی که مخاطبان بسیاری را در زمان پخش از سراسر دنیا پای تلویزیون نشانده بود و حتی نسخه های دی وی دی آن در ایران دست به دست می گشت.

«مسیر انحرافی» داستان مسافران هواپیمایی است که در یک جزیره در نقطه ای نامعلوم سقوط می کند. باعث سقوط هواپیما کسی است که گمان می کرده مسافران هواپیما گروه نابغه ای هستند که از ایران به مقصد آفریقا سفر می کنند سرانجام این جماعت که به جای نابغه، مشتی ابله هستند در جزیره ساکن می شوند.

حالا می توان این اجتماع را یک جامعه ایرانی در مقیاس کوچک دید. البته یک جامعه ایرانی به روایت سازندگان «مسیر انحرافی». بسیاری از اقشار اجتماعی در این گروه نماینده دارند. هنرمندان، روشنفکران، سنتی ها و مذهبی ها و سیاسی ها و دولتی ها دارای نماینده ای در این مجموعه هستند. سنتی هایی که به محض گرفتن پستی ریششان را می تراشند و به کسوت رضاخانی درمی آیند و یا سیاسی های متخلف فراری که هنوز سودای قدرت دارند. روابط میان آدم های این مجموعه بیمار است. زن و شوهر، فرزند و والدین، خواهر و برادر همه می خواهند سر هم کلاه بگذارند، به همدیگر اعتماد ندارند یا اعتمادشان از روی بلاهتشان است. همه آدم های این اجتماع ایرانی کوچک از یک جور بیماری در روح، روان و یا اخلاق خود رنج می برند. دروغ، تهمت، هتاکی و تحقیر، حرف های روزانه شان به یکدیگر است. هیچ کس جای خودش نیست. زنان مردگونه اند و مردان زن واره. محافظ یک شخصیت دولتی مثل زن ها حرف می زند و رفتار می کند و زن ها هم اسلحه می کشند.

سازندگان این مجموعه گویی در جریان یک مسیر انحرافی قرار گرفته اند و بنا دارند با تمسخر آدم های ایرانی، ایرانی ها را بخندانند. سریال در جایگاهی نیست که وجوه سیاسی و اجتماعی آن توجه برانگیز باشد.

لازمه سخن انتقادی ابتدا سخن رانی است. سازندگان این مجموعه در مقدمات مانده اند و باز جارو به دمشان بسته اند. مجموعه در ساخت و تولید دارای ضعف های بسیاری است.

فیلمنامه براساس هرچه پیش آید خوش آید نوشته شده است. آدم ها هیچ ارتباطی با محیط اطرافشان ندارند. در حالی که قرار است محیط جزیره بر سرنوشت آنها تأثیر بگذارد. سقوط هواپیما هیچ گره ای به داستان نمی افزاید. ورود مسافران به یک جزیره ناشناخته کششی در قصه ایجاد نمی کند. جست وجو برای یافتن گنج معنایی ندارد. ماجرای سرقت ها با بی تفاوتی ناتمام می ماند. چرا تلاشی برای خروج از جزیره صورت نمی گیرد. چرا کسی به دنبال گمشدگان نمی آید؟ و بسیاری سؤال دیگر بدون جواب قانع کننده برجا می ماند. سخن گفتن درباره متن این کار، یعنی حرف زدن از چیزی که وجود ندارد.

شخصیت ها در اندازه یک تیپ مانده اند. بدون هیچ جذابیتی و پرداختی. دریغ از معرفی یک شخصیت جدید و حتی دریغ از یک بازی جدید. بازی ها در حد همان پاورچین و نقطه چین هستند. با این تفاوت که «مسیرانحرافی» سطح خود را بسیار بالاتر از سریال های آپارتمانی تک لوکیشنی می داند و هزینه گزاف تری هم بر دوش رسانه ملی گذاشته است.

نیمه اول سال ۹۰ پخش سریال «ساختمان پزشکان» از شبکه ۳ سیما اعتراضات بسیاری را از جانب کارشناسان و منتقدان و همین طور مردم متعهد و دلسوز در پی داشت. سرانجام معاونت سیمای جمهوری اسلامی بعد از گذشت ۳۳ سال از انقلاب در شهریورماه ۹۰ اقدام به تنظیم بخشنامه ای کرد.

«طبق این بخشنامه اختلاط بی مورد زن و مرد، طرح ترکیب های عشقی هوس آلود و پخش برنامه هایی که مروج عادی سازی روابط محرم و نامحرم و شکستن حرم های شرعی میان آنها می شود ممنوع است.»۱

گویا تولید سریال «مسیر انحرافی» بعد از تاریخ این بخشنامه بوده است. اما با زیرپا گذاشتن قوانین داخلی سازمان، اخلاق عمومی جامعه را هدف تاخت و تاز قرار داده است. روابط هوس آلود زن و مرد، استفاده از الفاظ و اصطلاحات سخیف که اشاره به جنسیت زدگی دارد. تیتراژ سریال، سالن مدی است که بازیگران زن و مرد می آیند، اطواری می ریزند، خودشان را نشان مشتری ها می دهند و می روند. ترانه تیتراژ هم که علی الظاهر شمایلی عارفانه دارد و به دم غنیمت دانستن اشاره می کند. اما در قسمت پایانی در می یابیم که منظور از دم غنیمت شماری در مسیر انحرافی چیست؟ روان شناس یا همان روشنفکر جامعه جزیره معتقد است که چون تا ساعتی دیگر همه کشته می شویم پس از این فرصت استفاده کنیم و خوش باشیم و سور و سات شادی و پایکوبی را فراهم کنیم. جالب اینکه در این منش او مانیستی مبتذل، سیاستمدار به ظاهر متشرع جامعه جزیره را نیز با خود همراه می کند.

عجیب است که این مجموعه با این همه ضعف ها و کاستی هادر ساختار و محتوا، علم نقد اجتماعی سیاسی هم بلند کرده است و داعیه دار روشنفکری شده است آن هم با پشتوانه مالی رسانه ملی و از بلندگوی سیمای جمهوری اسلامی.

تلویزیون چند سالی است در کنار تمام نقش هایی که پیشتر ایفا می کرد نقش جدیدی را نیز برعهده دارد و آن کاستن از نفوذ و گسترش شبکه های هزار رنگ ماهواره ای است اما برخی بی دقتی ها در تولید و ساخت برنامه ها باعث شده است بعضی از ساخته های سیما مخاطبان را هل بدهند به سمت شبکه های خارجی. وقتی سریال بسیار ضعیفی از یک مجموعه قدرتمند خارجی کپی برداری می شود یعنی پررنگ کردن شبکه های خارجی. وقتی مخاطب در مقام مقایسه برمی آید آه افسوس خواهد کشید از آنچه بر سر ساخته های وطنی آمده است. بخشنامه پراکنی تکلیف مدیریت و نظارت را از مسئولین ساقط نمی کند. بهره بردن از ظرفیت های نویسندگان و کارگردانان متعهد و انقلابی به جای استفاده از عناصر بیگانه و یا معارض با فرهنگ اسلامی و انقلابی که در شریانهای جامعه وجود دارد می تواند راهکاری برای برون رفت از یک مسیر انحرافی باشد . بسیاری از مجموعه های حتی مذهبی سیما به وسیله کسانی ساخته می شوند که پیوندی با ارزش ها و عقاید اسلامی ندارند و این خود زنگ خطری است برای رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران.

۱- کیهان شماره ۲۰۰۲۲ مورخه

۲۲/۶/۹۰

علیرضا قبادی