سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

اهمیت قطع ارتباط با گناهکاران


اهمیت قطع ارتباط با گناهکاران

از منظر قرآن روابط و معاشرت در جامعه باید براساس جلب رضایت خداوند متعال باشد, همچنین بغض و انزجار و تنفر هم ملاکش باید خدایی باشد در این صورت دیگر سودجویی, حرص, طمع و هوای نفس در ایجاد رابطه دوستانه یا قطع روابط و دشمنی ها نقشی ندارد

از منظر قرآن روابط و معاشرت در جامعه باید براساس جلب رضایت خداوند متعال باشد، همچنین بغض و انزجار و تنفر هم ملاکش باید خدایی باشد. در این صورت دیگر سودجویی، حرص، طمع و هوای نفس در ایجاد رابطه دوستانه یا قطع روابط و دشمنی‌ها نقشی ندارد.

از منظر اسلام انسان باید با کسانی در ارتباط باشد که صحبت کردن و همنشینی با آنها انسان را به یاد خدا و ارزش های معنوی می‌اندازد، نه اینکه دوستی با او دری از درهای جهنم را روی انسان باز کند و همنشینی با او همراه با غفلت، بی خبری و سهل‌انگاری باشد.مسلمان در ارتباط با دیگران موظف است از ابراز محبت، دوستی و رابطه با کسانی که دائما در گناه، ظلم، بی بندو باری و سایر معاصی غوطه ورند، پرهیز کند، چرا که آنان انسان را از مسیر صحیح خارج می‌کنند و مانع تکامل معنوی و روحی انسان می‌شوند. قرآن مجید می‌فرماید: از کسانی که از یاد ما روی برمی‌گردانند و هدفی جز نیل به آمال دنیوی ندارند، دوری کن، چرا که همنشینی و معاشرت با این گونه افراد تاثیر منفی دارد و در انسان اثر سوء می‌گذارد. لازم است یک فرد مسلمان بداند که قطع رابطه با انسانهای بد، اهمیتش از ارتباط با انسانهای خوب بیشتر است.

چون اگر انسان بخواهد به مراحل تکامل برسد، ابتدا باید با افرادی که در خط اسلام و قرآن و اهل بیت(ع) نیستند قطع معاشرت کند و پس از آن با انسانهای خدایی و الهی همنشین باشد. چون انسان یک موجود اجتماعی فطری و مدنی بالطبع است و به تنهایی و در انزوا نمی تواند زندگی کند.

انزوا برای او امری غیر طبیعی است و بر همین اساس در دوران زندگی دنیایی، همواره ناگزیر از ایجاد روابط اجتماعی با دیگران است. قرآن می‌فرماید حضرت محمد(ص) پیامبر و رسول خداست و کسانی که با او هستند و به رسالت او ایمان آورده و آن را پذیرفته اند، دارای دو خصوصیت هستند؛ یکی بر کفار شدید و سخت گیرند. ابتدا مساله قطع رابطه با کفار مطرح است آنها با کسانی که به خدا و رسول خدا و حقایق عالم کفر ورزیدند و انکار نمودند مبارزه می‌کنند. دوم اینکه بین مومنین و جمع مومن خودشان با مهربانی، با رحمت و عطوفت رفتار می‌نمایند، ایجاد رابطه صمیمانه با متدینین و صالحین در مرحله دوم زندگی آنها مشهود است.ناگفته نماند منظور از بیان مرحله اول و دوم، تقدم و تاخر زمانی نیست، چرا که هر دو در یک زمان صورت می‌گیرد، یعنی در حالی که با مومنین مرتبطند با کفار هم دشمنی می‌ورزند، منظور تقدم و تاخر رتبی و مرتبه ای است.

البته معلوم است که دفع مفسده دارای رتبه اولی از جلب منفعت می‌باشد. قرآن می‌فرماید روزی که انسان ستمگر از نهایت حسرت و پشیمانی دستش را به دندان می‌گیرد و می‌گزد و می‌گوید؛ ای کاش با رسول حق راه دوستی و طاعت پیش می‌گرفتم وای برمن! ای کاش که با فلانی که فرد منحرفی بود باب رفاقت را نمی گشودم و با او دوست نمی شدم همانا او بود که مرا از یاد خدا غافل و گمراه ساخت.آری دوستی شیطان برای انسان مایه خذلان و گمراهی و خواری است. در نتیجه می‌توان گفت که روابط و معاشرت در جامعه باید بر اساس جلب رضایت خداوند متعال باشد، همچنین بغض و انزجار و تنفر هم ملاکش باید خدایی باشد. در این صورت دیگر سودجویی، حرص، طمع و هوای نفس در ایجاد رابطه دوستانه یا قطع روابط و دشمنی‌ها نقشی ندارد.

در نتیجه جامعه به یک جامعه واقعا اسلامی تبدیل می‌شود اما نیل به این هدف مقدس مشکلاتی دارد و مقدماتی می‌طلبد. ما اول باید دریابیم که چه کسانی را باید دوست داشته باشیم و از چه کسانی دوری گزینیم؟و یا به عبارت دیگر مصادیق حب فی الله و بغض فی الله چیست. دریافتن همین مطلب بسیار مشکل است مشکل تر از نماز و روزه، حج و غیره. چرا که برگشتش به قلب و درون آدمی است و انسان برای دست یافتن به این توفیق بزرگ باید از قلبش شدیدا محافظت کند، لذا در علم عرفان یکی از مراحل سخت کسب معرفت همین مرحله است یعنی مراقبت و نگهبانی از قلب می‌باشد تا هر وسوسه شیطانی و حب و بغضهای دنیوی و مادی در این قلب راه پیدا نکند.

منابع: آیه ۲۹ سوره فتح. آیات ۲۷-۲۹ سوره فرقان.