پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
در امتداد مکتب کمال الملک
اسفندیار احمدیه متولد ۱۳۰۷ در محله پامنار تهران بود. او به مدت دو سال از ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۶ نزد استاد علیاصغر پتگر به تعلیم نقاشی پرداخت. سپس سال ۱۳۲۶ به هنرستان کمالالملک رفت و از حضور بزرگانی چون اسماعیل آشتیانی، محمود اولیا و حسین شیخ بهرهها برد.
علی چیتساز، عباس کاتوزیان و صادقپور از جمله همدورهایهای وی در دوران تحصیل در هنرستان بودند.
اسفندیار احمدیه به علت شاگردی نزد شاگردان کمالالملک و همفکری با این جریان مهم نقاشی معاصر ایران، در امتداد منطقی مکتب کمالالملک قرار گرفت.
مضامین تابلوهای اسفندیار احمدیه نیز همان حال و هوای آثار کمالالملک و شاگردان بلافصلش را دارد که از جمله می توان به تصاویری از طبیعت، زندگی، کار، آداب و سنن مردم عادی، تکچهرهسازی، طبیعت بیجان (ترکیبات هنرمندانهای از بطری، ساعت، لیوان، گلدان، میز، ظروف سفالی، شیشهای و انواع اشیای مختلف بنا به سلیقه نقاش که آن را اصطلاحاً طبیعت بیجان یا STILL LIFE میگویند)، مصور کردن قصص دینی، حماسی و فولکلوریک اشاره کرد. این همه را او در تجربهگریهای متنوعی با ابزارهای مختلفی همچون رنگ روغن، آبرنگ، مدادرنگی و... به نمایش درآورده است. روح کنجکاو احمدیه همواره او را در معرض آزمون و خطا و کسب تجارب بیشتر قرار داده است. وی برای تکمیل دانستههای خود به کشورهای مختلفی سفر کرده و از هر دیاری، چیزی به داشتههای بسیار خود افزوده است.
او در بخش نقاشی روی سفال و سرامیک در اداره کل هنرهای زیبا و نیز در بخش گرافیک همان اداره چندسالی کار و فعالیت داشته است. همکاری با توفیق حاصل آن سالهاست (اوایل دهه ۳۰).
اسفندیار احمدیه در واقع بانی انیمیشن در ایران و پدر پویانمایی ایرانی است. وی سال ۱۳۳۶ با ساخت دو فیلم «ملانصرالدین» و «قمر مصنوعی» نام خود را بهعنوان بنیانگذار نقاشی متحرک در ایران به ثبت رساند. احمدیه این دو فیلم را با مداد طراحی کرده و به مدت ۲ دقیقه به حرکت در آورده بود! کارگردان فیلم قمر مصنوعی یک ارمنی به نام پطروس پالیان بود.
احمدیه در سالهای پایانی دهه ۳۰ و سالهای آغازین دهه ۴۰ آثار زیادی در زمینه نقاشی متحرک به وجود آورد که از آن جمله است طراحی، نقاشی و کارگردانی فیلم «اردک حسود» سال ۱۳۴۱، طراحی، نقاشی و کارگردانی فیلم «خوشه گندم» سال ۱۳۴۲، نقاشی فیلم «خروس بیمحل» و نقاشی فیلم «بادبادک به کجا میروی؟» به کارگردانی افخم ماکویی.
وی علاوه بر کار در عرصه انیمیشن، به طراحی عنوانبندی فیلم برای آثار سینمایی بسیاری نیز اقدام کرد.
ورود اسفندیار احمدیه به دنیای انیمیشن و تیتراژ فیلم براثر کنجکاوی و کوششهای تجربیاش بود و در این حیطه هیچ آموزشی ندیده بود. اما در زمینه هنر نقاشی، وی را باید در زمره پیروان مکتب کمالالملک به حساب آورد.
مهمترین تفاوت میان آثار احمدیه با آثار استادانی همچون علی محمد حیدریان، حسین شیخ و اغلب نقاشان آن دوره، در خلق آثار خیالی است. اهتمام به مضامین مذهبی نیز از دیگر ویژگیهای آثار وی است. بهعنوان مثال میتوان به تابلوهایی چون شهادت امام حسین(ع)، روایت اصحاب فیل، علی(ع)، ضامن آهو و صحنه خیالی او از روز قیامت اشاره کرد.
نکته: ورود اسفندیار احمدیه به دنیای انیمیشن و تیتراژ فیلم بر اثر کنجکاوی و کوششهای تجربیاش بود و در این حیطه هیچ آموزشی ندیده بود. اما در زمینه هنر نقاشی، وی را باید در زمره پیروان مکتب کمالالملک به حساب آورد
اسفندیار احمدیه در گروه دیگری از تابلوهایش به ثبت مناظر طبیعی متعدد از چشماندازهای اطراف تهران و سایر نقاط ایران پرداخته است. او مناظری را برای همیشه در قاب تابلوهایش ثبت کرده که دیگر نشانی از آنها در حومه تهران و حتی سایر نقاط دورتر وجود ندارد. از چنین دیدگاهی، منظرهنگاریهای وی اسناد معتبری در ثبت چشماندازهای ایرانی محسوب میشوند.
نکته جالب در آثار احمدیه، ثبت لحظات روزمره زندگی، کار، معیشت، آداب و سنن و فرهنگ جامعه ایرانی دهههای ۳۰ و ۴۰ است. آثار او همچون پنجرهای به اعماق زندگی، اسناد کم نظیری در مطالعه و شناخت جامعه ایرانی در طول یک سده گذشته است.
وی با ثبت تصاویری روشن و صادقانه از محلههای تهران، از قنات حاجی علی رضا در سرچشمه گرفته تا تصویر سقا در سبزه میدان، از کوچه پس کوچههای پس قلعه گرفته تا معابر آشنای سرچشمه و از میدان مخبرالدوله گرفته تا آب انبار قدیمی نوعی حس نوستالژیک را نیز به سایر ویژگیهای بارز آثارش افزوده است.
در عبور از مقابل آثار استاد اسفندیار احمدیه میتوان تنوعی کم نظیر از احساساتی همچون:
ـ طراوت طبیعت (حس طبیعت گرایانه)
ـ درک معنای زندگی (حس زندگی شهرنشینی)
ـ اشاره به کار و معیشت (حس واقع نمایانه)
ـ روایات مذهبی (حس فراطبیعی و الهی)
ـ ماجراهای حماسی (حس وطندوستانه)
ـ ثبت مکانها و محلههای مختلف (حس نوستالژیک)
را از این تابلو به آن تابلو تجربه کرد.
بیدرنگ باید به خاطر بیاوریم که استاد در سال ۱۳۸۴ از سوی انجمن سینمایی فیلمسازان انیمیشن ایران (آسیفا) به عنوان پایه گذار انیمیشن (پویانمایی) درایران شناخته شد و سال ۱۳۷۰ نیز از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان کل کشور نشان درجه یک هنری را دریافت کرد.
آثار استاد احمدیه پیوند میان هنر، طبیعت، انسان و زندگی و رابطه ارگانیک میان آنها را به نمایش میگذارد. او که از پیروان مکتب کمالالملک بود، پس یک قرن، وفادارانه سبک و سیاق و راه درخشان او را حفظ و حراست کرده است.
سالمترین و معتبرترین جریانی که پس از کمالالملک به جذب و فهم هنر اروپایی پرداخت، همین جریان واقعگرایی است. کافی است نگاهی دوباره به آثار کمالالملک، صنیع السلطان، حیدریان، رسام ارژنگی، جعفر پتگر و... بیندازیم؛ هنوز هم دست نیافتنی به نظر می رسند و اگر چنین است (که چنین است)، البته به معنای عدمتوانایی نسلهای بعدی نیست، بلکه بیشتر به معنای ورود جریانات بیریشه، حرامزاده و عاریتی به ساحت پاک هنر ایرانی است که دراین میان، سهم شارحان ناآشنا با رمز و راز نقاشی بسیار بیشتر از هر عامل دیگری بوده است. در اینجا اگر از لفظ شارح استفاده میشود، از آنروست که شارح همواره از پس رویداد میآید و این رویداد است که او را به شرح دادن وامیدارد. آنان با تکیه بر نوعیپردازشهای لفظی و کلامی که از معنا تهی و از تکلف و تعارف انباشته بود، کار را به جایی کشاندند که هر تازه از راه رسیدهای، کمالالملک را نکوهش کرد و از این که او امپرسیونیست نشده و به کلاسیکهای اروپا بسنده کرده است، بر او خرده گرفت.
ظاهر چنین تحلیلهایی(!) آنقدر مجابکننده بود که فرصت تعمق و تعقل را از مخاطب محروم از سنت نقد هنری میگرفت.
علاوه براین، ۷۰ سال گذشته و در سطوح آموزشهای دانشگاهی در عرصه هنر، دانشجوی ایرانی بیش از آن که با کمالالملک و اهمیت حضور او آشنا شود، با مارسل دوشان آشنا شده و بیش از آن که میرعلی تبریزی را بشناسد، هرب لوبالین را شناخته است.
در همین مدت، تهران از داشتن یک سالن دائمی که آثار کمالالملک و شاگردان نامآورش را به نمایش بگذارد، محروم بوده است. بسیار تأسفبار است که آثار بزرگان هنر خود را در انبارها و مخزنها پنهان میکنیم تا ذهن و نگاه و هوش و حواس جوان هنرمند ما در پی جذب و کسب هر باد مسمومی از هر منشأ و منبع ناشناخته و مشکوکی به بیراهه کشانده شود. این معضل در زمانه ای که دسترسی به هر نوع تصویر بادآوردهای به سهولت فراهم شده و تصاویر متنوع در مجاری بیصاحب اینترنت در مقابل نگاه کنجکاو جوانان رژه میروند، بیشتر خود را نمایان میسازد؛ چرا که پیشاپیش ذهن و زبان و اندیشه او در تماس با سرچشمههای معتبر و ریشههای اصیل فرهنگ خودی صیقل نخورده است.
در دیدار از آثار استاد اسفندیار احمدیه، با دنیایی از رنگ، شور، تنوع، حرکت، زندگی، ایمان، شعف و مهر آشنا میشویم و بار دیگر به خاطر میآوریم پاکیزگی و ایمان مبنای هنر والای ایرانی بوده است. این شور و شعف، وجد و سرزندگی و شفقت و مهر تنها جلوهای مادی از آن مبنای لایزال است.
احمدرضا دالوند
پژوهشگر و منتقد هنری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم حجاب شهید مطهری شورای نگهبان
تهران زلزله هواشناسی معلم شهرداری تهران سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش پلیس سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی قیمت دلار دلار ایران خودرو قیمت طلا سایپا کارگران بازار خودرو تورم قیمت
مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون رضا عطاران سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی تئاتر
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه چین روسیه نوار غزه حماس عربستان ترکیه
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان تراکتور لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
اینستاگرام همراه اول دبی واکسن اپل ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات گوگل پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه ویتامین طول عمر بارداری