سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

هرچه گفتی هرچه شنودی, عشق است


هرچه گفتی هرچه شنودی, عشق است

ما با مغزهایمان با هم سخن می گوییم و نگاه اندیشمند مخاطب به زبان من است که از اندیشه ام تراوش می یابد نه به جای خالی پاپیونی که بر یقه ام نبسته ام

شرکت در کنگره‌های خارج از کشور و سخنرانی آداب ویژه‌ای دارد. آنها معمولا تمام مقاله‌ها را می‌پذیرند، حالا چه تحقیقی باشد چه توصیفی، چه از جنس زر باشد چه از جنس مس، ولی میزان مهمان‌نوازی آنها تا به آن پایه نیست که از یک دینار گذشت کنند...

اگر یک لیوان آب به دست او بدهند خاطر جمع باشید که پولش را می‌گیرند. آنها حق نام‌نویسی را می‌گیرند بعد به سخنران اجازه می‌دهند که حرف خود را بزند. اگر مقاله‌های او را در کتاب مجموعه مقالات (Proceeding) بخواهند چاپ کنند هزینه چاپ مقاله را نیز از او می‌ستانند. آنها به مقاله که محتوا دارد یا بی‌محتواست، پیام دارد یا عاری از هر گونه پیام‌ است، ارج نمی‌گذارند. پیشرفت و روند پردازش ارایه مقاله و سمینار، به طور تمام و کمال، فقط با حضور اهریمن پول میسر است. آنها این کار را می‌کنند تا سخنرانان مهمان بعدا کتاب را که حاوی مقاله‌هایشان است به کشورهایشان ببرند و برای ترفیع و استاد شدن و امتیاز گرفتن و یا موارد مهاجرت مجوز بگیرند.

● افاده برای چه؟

با این حساب، سخنرانی در داخل کشور که معمولا از صدها مقاله تعداد معدودی برگزیده می‌شود ممکن است جایی برای افاده آمدن داشته باشد، ولی سخنرانی‌های خارج از کشور که تمام مقاله‌ها را روی سرشان جا می‌دهند و از هفتاد و دو ملت ظاهرا تحت نام زبان زنده‌ای گرد آمده‌اند و هیچ‌کس نیز زبان دیگری را نمی‌فهمد دیگر نه جایی برای افاده آمدن دارد نه جایی برای افاده فروختن!

در یکی از کنگره‌های جهانی که اینجانب نیز حضور داشتم، داشتیم به سخنرانی آموزشی یکی از مشاهیر علمی فرانسه که به زبان انگلیسی ایراد می‌شد گوش می‌دادیم. یک محقق اهل دوبی ازوی پرسید: «آقای پروفسور، ما به بیمارانی برخورد می‌کنیم که دچار چرخش محیط نیستند، بلکه احساسی از خالی شدن در زیر پا به شکل بسیار سبکی دارند. آیا می‌توانیم آنها را به دستگاه دهلیزی منسوب کنیم!»

لهجه عربی گوینده بر مفهوم انگلیسی غالب بود و پیدا بود که پروفسور نگرفته است، چون جواب داد: «این موارد مصداق بارزی برای جراحی تخریبی دستگاه دهلیزی است!»

دیدم که جواب پروفسور آن نیست که پزشک اهل دوبی خواسته است. از پهلو دستی‌ام که یک پاکستانی بود پرسیدم: «این فرد اهل دوبی چه پرسید؟» ایشان با لهجه هندی مآبانه‌اش پاسخ داد: «او گفته است بیمارانی که دچار سرگیجه حقیقی‌اند به ما مراجعه می‌کنند.»

پرسیدم پروفسور به او چه جواب داد. گفت: «پروفسور هم جواب دادند که بدون تردید اینها مواردی نیستند که با عمل جراحی نتیجه رضایت‌بخشی بدهند!»

دیدم که سه برداشت مختلف از یک بحث به وجود آمده است. در این آشفته بازار کی به کی هست، هر چه گفتی و هر چه شنودی عشق است!

● نان شب و زبان انگلیسی

زبان انگلیسی زبان ارتباط علمی است و احاطه بر این زبان برای هر استاد و هر پزشک از نان شب هم واجب‌تر است. یادم هست زمانی در بلوچستان با پزشکان هندی کار می‌کردم.

یکی از استادان عالی مقام برای سرکشی به آنجا آمده بود و در جلسه‌ای نتوانست با پزشک هندی رابطه کلامی برقرار سازد. بعدا پزشک هندی به من گفت: «این چه پروفسور دانشگاهی است که نمی‌تواند انگلیسی صحبت کند.»

من جواب دادم که ما نیازی به محاوره انگلیسی در جامعه خود و حتی در دانشگاه‌ها نمی‌بینیم. ما به زبان خود علاقه‌مندیم و می‌کوشیم منابع انگلیسی را به فارسی برگردانیم. اعتماد به اینکه زبان فارسی زبان بسیار کاملی است آن چنان است که واژه‌های علمی انگلیسی را به واژه‌های فارسی تبدیل می‌کنیم. کشور ما که مثل کشور شما کارگزار انگلیسی نداشته است که خود را موظف به مکالمه انگلیسی بدانیم.

دیگر نخواستم بگویم که:«با لهجه هندی که شما صحبت می‌کنید واله افلاطون زبان‌شناسی هم بیاید چیزی دستگیرش نخواهد شد.» اما پیش خودم گفتم: «آخر این پروفسور دانشگاه را بگو! چرا نمی‌خواهد برود کلاس زبان، به انستیتو پاسارگاد! که حرف زدن انگلیسی‌اش را یاد بگیرد و این طور آبروی ما را پیش یک اجنبی نبرد! »

بعد به یاد استاد دیگری در یک محفل علمی افتادم که زبان اصلی همایش، انگلیسی بود. وقتی مهمان هندی با لهجه خاص خود از او سوالاتی کرد، استاد که هاج و واج مانده بود رو به حاضرین کرد و گفت: «یکی پیدا شود ببیند این چه دارد می‌گوید؟!» تمام جمعیت حاضر در سالن یک سر به خنده افتادند!

● سکوت و حضور آبرومندانه

کسی که به زبان انگلیسی تسلط نداشته باشد و نتواند سوالات انگلیسی حضار را بفهمد آن وقت چگونه از وی انتظار دارید که برود به زبان انگلیسی سخنرانی بنماید. چنین کسی اگر برود به صورت یک مستمع موقر و آبرومند در گوشه‌ای صمٌ‌بکمٌ بنشیند و گوش کند بهتر از آن است که برود پشت تریبون قرار بگیرد و با زبانی که اندر حکمش نیست سخن براند و آبروریزی راه بیندازد!

● خجالت نکشید، تمرین کنید

باز می‌گردیم به موضوعات کنگره خارج از کشور، همواره در سخنرانی‌های خارج از کشور که با دوستان و همکاران ایرانی نشست و برخاست داشته‌ایم بیش از حضور در جلسه سخنرانی با آنها همفکری کرده‌ام و داده‌ام CD مرا بازبینی کنند و پیش از هر سخنرانی‌ پیش آنها تمرین کرده‌ام. چنین مشورت‌هایی نه تنها اشکال ندارد، بلکه موجب می‌شود در ارایه موفق تحقیقاتی که در داخل کشور زحمت‌های فراوانی مصروف آن کرده‌ایم روسپید به در آییم.

همواره باید به یاد بسپاریم در خارج از کشور فرد مطرح نیست، کشور مطرح است، میهن مطرح است. این حرف کاملا درست است. اگر نتوانیم نقطه‌نظرهای خود را آن طور که باید و آن طور که شایسته است ارایه دهیم آبروی خودمان را نبرده‌ایم، آبروی کشورمان را برده‌ایم. برعکس همه جوایز و لوح افتخاری که در کنگره‌های خارج از کشور می‌ستانیم به نام ما نیست، بلکه به نام کشور ماست.

دکتر عبدالحمید حسین‌نیا